«اربعین نزدیک است، بیا تا برویم»؛ نگاهی ژرف به شعری که از عشق و اندوه میگوید
«اربعین نزدیک است، بیا تا برویم»؛ نگاهی ژرف به شعری که از عشق و اندوه میگوید
واحدخبر کارگروه صلح و سازش- سرویس فرهنگ و ادبیات//شعر «اربعین نزدیک است، بیا تا برویم» اثر دکتر حجت بقایی، سرشار از احساس و معنویت که مخاطب را به سفری درونی و بیرونی دعوت میکند؛ سفری به سمت کربلا، شهری که برای میلیونها عاشق اهل بیت (ع) نماد عمیقترین مظلومیت و رشادت است. این اثر نه تنها به مناسبت اربعین حسینی نوشته شده، بلکه به گونهای فرازمانی و فرامکانی، مخاطب را درگیر مفاهیمی میکند که فراتر از یک واقعه تاریخی است.
شعر دکتر بقایی از دل خسته و شکسته ایران شروع میشود، جایی که صدای اشک مادران، نگاههای دخترانی که عکس پدرانشان را میبوسند، و داغ دل بازماندگان به گوش میرسد. این آغاز، تصویری ملموس و زنده از داغدارانی است که با هر قدم به سمت کربلا، نه تنها یک مکان جغرافیایی بلکه یک فضای روحانی و معنوی را طی میکنند.
در ادامه، شاعر با استفاده از استعارهها و نمادهای قدرتمند، پای پیادهروی اربعین را چیزی فراتر از یک حرکت جسمانی معرفی میکند: «راه دل»، «راه خون»، «راه خدا». این عبارتها، که در پایان شعر آمدهاند، قلب تپنده اثر هستند و حس تعهد، فداکاری و عشق به معانی متعالی را در ذهن مخاطب زنده میکنند.
شعر با زبان بسیار هنرمندانه و دلنشین سروده شده است. دکتر بقایی در این اثر از تصاویر بصری قوی و تکاندهنده بهره برده است: «لبخند خواهر»، «اشک برادر»، «کولهبار صبر هزارساله»، «چادری که بوی آتش میدهد». این تصاویر، ترکیبی از رنج و امید، مصیبت و عشق را در هم میآمیزند و به خوبی توانستهاند روح مخاطب را درگیر کنند.
تکرار جمله «بیا تا برویم» در سراسر شعر، نوعی دعوت گرم و صمیمانه است که هم حرکتی جسمانی و هم سفری معنوی را نوید میدهد. این تکرار، نقش یک قافیه معنوی را ایفا میکند و حس پیوستگی و وحدت میان زائران را تقویت میکند.
شعر دکتر بفایی در بستر مناسبت اربعین حسینی، توانسته به خوبی نقش پیونددهنده فرهنگی را ایفا کند. اربعین، رویدادی که میلیونها نفر را از اقصی نقاط جهان به سمت کربلا میکشاند، در این شعر به چشماندازی انسانی و جامع تبدیل شده است؛ جایی که نه تنها زائران ایرانی، بلکه عراقیها، پیرزنها، دختران، برادران، همه و همه در یک مسیر معنوی به هم پیوند خوردهاند.
این شعر یادآور ارزشهایی چون وحدت، همدلی، مقاومت و پایداری است. همچنین اشاره به گذشت و بخشش «عراقی» که نان و چای و آغوش خود را بیهیچ منتی به زائران میدهد، پیامآور همزیستی مسالمتآمیز و همدلی میان ملتهاست.
در ادبیات معاصر آیینی، نمونههای بسیاری از سرودههایی وجود دارد که با محوریت امام حسین (ع) و واقعه عاشورا خلق شدهاند، اما کمتر شعری توانسته است اینچنین حس حضور و پیوند معنوی را به تصویر بکشد. «اربعین نزدیک است، بیا تا برویم» از معدود آثاری است که فضای شعری و معنایی آن در خدمت گسترش فرهنگ عاشورایی و حفظ روحیه مقاومت قرار گرفته است.
شعر در عین حال که ساده و قابل فهم است، از عمق معنا و زیبایی بیانی برخوردار است و میتواند نسلهای مختلف را تحت تأثیر قرار دهد؛ از پیرزنی که عصای دستش شده چفیه پسرش گرفته تا جوانی که کولهبار صبر هزارساله به دوش دارد.
و در نهایت به نقاط قوت و نقاط ضعف ای اثر ماندگار می پردازیم؛
استفاده از تصاویر و نمادهای قدرتمند و بومی که ارتباط عاطفی عمیقی ایجاد میکند.
زبان ساده، اما پرمغز و شاعرانه که فهم آن برای عموم مردم آسان است.
دعوت صمیمانه و فراگیر به حرکت معنوی که به نوعی تقویت فرهنگ زیارتی و عاشورایی است.
بیان همدلی و اتحاد میان مردم ایران و عراق و دیگر عاشقان اهل بیت (ع).
و شاعر می توانست به این نقاط توجه بیشتری نماید؛ شاید اگر در برخی بخشها، با اشاره به رویدادهای تاریخی یا شخصیتهای بیشتر به صورت دقیقتر، عمق بیشتری به فضای تاریخی داده میشد، تأثیرگذاری شعر بالاتر میرفت.
استفاده مکرر از واژه «بیا تا برویم» هرچند نقش وحدتبخش دارد، اما ممکن است در برخی مخاطبان حس تکراری ایجاد کند.
در نهایت: شعر «اربعین نزدیک است، بیا تا برویم» سروده دکتر بقایی، اثری است که فراتر از یک شعر آیینی صرف، یک دعوت فرهنگی و اجتماعی برای همبستگی، مقاومت و عشق به ارزشهای والای انسانی است. این شعر توانسته است فضای معنوی و انسانی اربعین را به گونهای تصویری و زنده به مخاطب منتقل کند که هر خوانندهای را به حرکت در این مسیر الهامبخش وا میدارد.
در دنیایی که گاهی عشق، معنویت و ایثار به فراموشی سپرده میشود، چنین آثاری همچون فانوسی در تاریکی هستند که راه را به جویندگان حقیقت نشان میدهند.
به یاد داشته باشیم که؛ این شعر دعوتی است به آنکه پیش از دفن شدن دلها زیر خاک دنیا، راه عشق و خدا را انتخاب کنیم و به سوی کربلا حرکت کنیم.
سرویس فرهنگ و ادبیات/ س.غفاری