یادداشت تحلیلی | نگاهی به «ترانهای برای گلِ رفته» اثر حجت بقایی/ وقتی سادگی، زبانِ عاطفه میشود
صفحه فرهنگ و هنر ///
یادداشت تحلیلی | نگاهی به «ترانهای برای گلِ رفته» اثر حجت بقایی/ وقتی سادگی، زبانِ عاطفه میشود
واحد خبر کارگروه صلح و سازش// به گزارش خبرنگار شعرو ادب، انتشار ترانه «ترانهای برای گلِ رفته» از حجت بقایی، واکنشهای احساسی و تحلیلی متعددی را در میان علاقهمندان به شعر و موسیقی برانگیخته است. این اثر، که از زبان عشق شاعر برای مادرِ آسمانی همسرشان سروده شده، در بستری از سادگی و صداقت، توانسته است تجربهای عمیق از فقدان و مهر مادری را به تصویر بکشد.
در جهان امروزِ شعر فارسی، که گاه پیچیدگیهای بیانی و زبانی جای صداقت عاطفه را گرفتهاند، بقایی با زبانی روشن و بیپیرایه، به سراغ مضمون همیشگی اما همیشه تازه مادر میرود. او نه در قالبهای دشوار و استعاری، بلکه در زبان روزمره و موسیقایی، غم و ایمان را به هم پیوند میزند.
در سطرهایی چون:
«گل من رفته و بویش
هنوزم پرسه میزنه...»
شاعر با تصویرهای حسی و آشنا، فاصله میان زندگی و فقدان را میزداید و عطر حضور مادر را در فضای خانه زنده میکند. این سطرها از آنجا مؤثرند که از دل تجربه واقعی برآمدهاند، نه از ساخت ذهنی یا تعارف شاعرانه.
از منظر ادبی، شعر بر پایه وزن گفتاری و ریتم درونی بنا شده است. موسیقی واژهها، تکرار قافیههای نرم و همنشینی واژههای عاطفی چون «بارون»، «اشک» و «لبخند»، به اثر لحنی زمزمهگون میبخشد؛ لحنی که میان شعر و ترانه در نوسان است و همین مرز سیال، هویت منحصربهفرد شعر را شکل میدهد.
با این حال، نقدهایی نیز بر این اثر وارد است. برخی منتقدان معتقدند که شعر میتوانست از نظر تصویری غنیتر باشد و با بهرهگیری از استعارههای تازه، دامنه احساسی خود را گسترش دهد. اما در مجموع، آنچه در این سروده بیش از هر چیز به چشم میآید، یکدلی و صداقت شاعر است؛ کیفیتی که در بسیاری از آثار امروزی کمتر به چشم میخورد.
«ترانهای برای گلِ رفته» بیش از آنکه مرثیهای برای مادر باشد، بیانی از ایمان، عشق و تداوم حضور در غیاب است. اثری که بهسادگی میگوید: عشق، حتی پس از رفتن، ادامه دارد./س.ماهوتی
+گروه شعرو ادب