بیست و هشت مرداد؛ قاتل دموکراسی در ایران
واحد خبر کارگروه صلح و سازش، سرویس اقتصادو توسعه// از نگاه دکتر حجت بقایی، خبرنگار و مشاور تحقیق و توسعه، بیست و هشتم مرداد ۱۳۳۲ یکی از تلخترین روزهای تاریخ معاصر ایران است که ضربهای جدی به دموکراسی وارد کرد. او معتقد است این روز نماد سرکوب اراده مردم و دخالت قدرتهای بیگانه است که به سقوط دولت قانونی و منتخب دکتر محمد مصدق انجامید.
دکتر بقایی توضیح میدهد که دولت مصدق با ملی کردن صنعت نفت، درصدد بود استقلال کشور را از سلطه بیگانگان بازپس گیرد، اما همین اقدام موجب خشم بریتانیا و حمایت آمریکا از کودتا شد. به گفته او، دخالت بیگانگان و همکاری عوامل داخلی باعث شد تا روند دموکراسی در ایران به شدت آسیب ببیند و فضای سیاسی کشور تا سالها پس از آن سرکوبگرانه باقی بماند.
از نظر دکتر بقایی، پیامدهای کودتای ۲۸ مرداد فقط محدود به سرنگونی یک دولت نبود؛ این کودتا روابط ایران با غرب را به شکلی تعیینکننده شکل داد و ایران را به یکی از پایگاههای استراتژیک آمریکا در منطقه تبدیل کرد. او معتقد است این وابستگی سیاسی و اقتصادی، استقلال کشور را به شدت تضعیف کرد و بذر نارضایتیهای عمیق مردمی را کاشت که بعدها به انقلاب اسلامی منجر شد.
دکتر بقایی همچنین تأکید میکند که درس بزرگ این حادثه تاریخی، اهمیت محافظت از نهادهای دموکراتیک و استقلال ملی است. او باور دارد حفظ آزادیها و مشارکت سیاسی مردم، تنها راه عبور از بحرانها و تحقق توسعه پایدار در ایران است.
یادآوری ۲۸ مرداد به ما نشان میدهد که دموکراسی و آزادی، ارزشهای شکنندهای هستند که باید با هوشیاری و تلاش مستمر از آنها دفاع کرد تا تاریخ تلخ گذشته دوباره تکرار نشود.
در حالی که در ایران، با کودتای ۲۸ مرداد، روند دموکراتیک و اصلاحات سیاسی متوقف و حتی به عقب بازگشت، در همان دوره تاریخی در کشورهای دیگری مثل ژاپن، مسیر اصلاحات و توسعه دموکراسی به صورت پیوسته ادامه داشت. پس از جنگ جهانی دوم، ژاپن دست به اصلاحات عمیق سیاسی و اقتصادی زد؛ قانون اساسی جدید با تاکید بر حقوق بشر، مشارکت سیاسی گسترده و ایجاد نهادهای دموکراتیک تصویب شد و روند توسعه سیاسی و اقتصادی این کشور تسریع شد.
در بسیاری از کشورهای دیگر نیز، پس از جنگ جهانی دوم، موجی از اصلاحات سیاسی و اجتماعی شکل گرفت که زمینهساز توسعه نهادهای دموکراسی و مدرنسازی جامعه بود. اما ایران با سقوط دولت مصدق و تحکیم استبداد شاهنشاهی، از این جریان جهانی عقب ماند و فرصت طلایی دموکراتیزاسیون و اصلاحات فراگیر را از دست داد.
دکتر بقایی معتقد است که این وقفه تاریخی، تأثیرات بلندمدتی بر ساختار سیاسی و اجتماعی ایران گذاشت که همچنان ادامه دارد. او میگوید: «کشورهایی که توانستند اصلاحات را آغاز کنند و نهادهای دموکراتیک را تقویت نمایند، امروز از ثبات و توسعه برخوردارند، اما ایران هنوز درگیر پیامدهای آن کودتای تاریخی است.»
+سرویس اقتصادو توسعه