تایتانیکِ پدرانه؛ داستان ساختنِ پیوندی که هیچگاه غرق نمیشود
«تایتانیکِ پدرانه؛ داستان ساختنِ پیوندی که هیچگاه غرق نمیشود»
گروه خبری اخبار مدیریت// در دنیای امروز که زمانها کوتاه و فرصتها اندک است، بسیاری از والدین دغدغهی برقراری ارتباط عمیق با فرزندانشان را دارند. داستان پدری که تصمیم گرفت برای پسرش «تایتانیک» بسازد، نه تنها روایت یک کاردستی بزرگ و منحصر به فرد است، بلکه درسی عمیق دربارهی اهمیت همراهی و آموزش در مسیر رشد فرزند را به ما میآموزد.
دکتر حجت بقایی، مشاور تحقیق و توسعه، معتقد است که این نوع فعالیتهای مشترک بین والدین و فرزندان، بیش از آنچه به نظر میرسد، تاثیرگذار است. او توضیح میدهد که «زمانی که پدر و مادر، همراه با کودک خود پروژهای را آغاز میکنند، علاوه بر آموزش مهارتهای فنی و خلاقیت، فرصتی برای ایجاد اعتماد، همدلی و انتقال ارزشهای زندگی فراهم میکنند.» در این داستان، پدر با ساختن تایتانیک نه صرفاً یک کشتی، بلکه پلی برای ارتباط با پسرش ساخت که سالها بر دل هر دو باقی ماند.
مسیر ساختن این کشتی نمادین، چهار سال به طول انجامید؛ زمانی که پدر به تدریج و با صبر و حوصله قطعاتی را تهیه کرد و در کنار پسرش آنها را سر هم نمود. این فرآیند ماهها و سالها طول کشید و در این مدت، پدر با جملات الهام بخش ، دلگرمکنندهاش نه فقط مهارتهای ساختن را آموزش داد، بلکه عشق به تلاش و استمرار را در ذهن فرزندش نهادینه کرد. دکتر بقایی بر این نکته تاکید دارد که «این نوع آموزشهای غیرمستقیم و همراه با عمل، عمق یادگیری را افزایش میدهد و تبدیل به خاطرهای ماندگار میشود که فرزند در تمام زندگی با خود دارد.»
با رفتن پسر به مدرسه، طبیعتاً فاصلهی زمانی بین آن دو بیشتر شد و سرانجام پدر ساخت پروژه را متوقف کرد. اما یادگار آن تایتانیک در گوشهای باقی ماند، نمادی از آن سرمایهگذاری بیبدیل پدر در رابطهای که هیچ قیمت مادی برایش وجود ندارد. اطرافیان هرچند معتقد بودند که هزینهی ساختن این کشتی بسیار زیاد است، اما پدر و مادر کودک به درستی این هزینه را نوعی سرمایهگذاری بینظیر میدیدند؛ سرمایهای که میلیاردها برابر ارزشمندتر از هر هزینهی مادی است.
دکتر بقایی یادآور میشود که «این داستان، نمونهای بینظیر از کارکرد تربیتی و احساسی یک والد در مسیر رشد کودک است. آنچه به ظاهر یک ساختن ساده به نظر میرسد، در واقع زمینهساز تقویت مهارتهای زندگی، اعتماد به نفس و حس مسئولیتپذیری است که کودک را برای زندگی آینده آماده میکند.»
در نهایت، پدر امیدوار است که پسرش روزی ناخدای خوبی برای کشتی زندگیاش باشد؛ یعنی فردی مسئول، با اعتماد به نفس و آگاه به مسیرش. این آرزو، نتیجهی نه تنها سالها همراهی در ساخت یک کشتی، بلکه سالها همدلی و همراهی در زندگی است.
شاید هر پدری نتواند تایتانیک بسازد، اما میتواند هر آنچه فرزندش دوست دارد، بسازد و ساختن و ساخته شدن در مسیر زندگی را به او بیاموزد. همان طور که دکتر بقایی اشاره میکند، «آنچه اهمیت دارد این است که والدین زمان و انرژی خود را صرف همراهی و ساختن در کنار فرزندان کنند؛ این همراهیها ملکه ذهن کودک میشود و تاثیری عمیق و ماندگار خواهد داشت.»
بنابراین، ساختن یک کشتی، یک ماشین، عروسک یا هر چیز دیگر نه فقط آموزش یک مهارت بلکه ایجاد پیوندی است که حتی سرنوشت هم نمیتواند آن را بشکند. ((این تایتانیک پدرانه است؛ کشتیای که هیچگاه غرق نمیشود.))
در پایان این گزارش این شعر زیبا از طرف دکتر بقایی تقدیم به پدران عاشق و مهربان :
شعر: تایتانیکِ پدر و پسر
(دکتر حجت بقایی)
پسر
خواست کشتیای بزرگ
آن هم تایتانیک
پدر
گشت در کوچه و بازار
تایتانیک پیدا نشد
شروع به ساختن کرد
دست در دست زمان گذاشت
تکهها را یکی یکی جمع کرد
هر قطعه
چون حرفی بود از عشقِ بیصدا
ماهها گذشت
سالها چون قطرههای باران
پدر و پسر
با هم ساختند
نه فقط چوب و میخ
که لحظههای بودن را
لحظههای یاد گرفتن را
پدر میگفت:
«کشتیات را بساز
همراهش باش
درسها اینجاست
در هر قطعه، در هر تکه»
پسر میخندید
و با چشمهای پر از خیال
آموخت ساختن را
اما بیشتر
آموخت کنار بودن را
چهار سال گذشت
پسر رفت مدرسه
تایتانیک ماند، کنار دیوار
مثل خاطرهای که همیشه
قلب را گرم میکند
دیگران
گفتند: «خیلی گران تمام شد»
پدر
میگفت: «میارزد
چون در کنار او بودم
و این سرمایهایست
بیقیمت و بیانتها»
دکتر بقایی میگوید:
«همراهی، بهترین آموزش است
ساختن با هم
ملکه ذهن کودکیست که فردا را میسازد»
امید پدر
این است که پسرش
ناخدای خوبی شود
برای کشتی زندگیاش
و شاید
هر پدری
میتواند
یک تایتانیک بسازد
با هر چیزی که فرزندش دوست دارد
با هر لحظه کنار هم بودن
ساختن
فقط آموزش نیست
یک عشق است
یک پیوند
یک سفر بیپایان
و این
تایتانیکِ واقعی است
که هیچگاه
غرق نمیشود