زبان شاعر، سند هویت اوست؛ نه صحن مجلس، نه صحنه سریال!
"زبان شاعر، سند هویت اوست؛ نه صحن مجلس، نه صحنه سریال!"
(گفتگوی اختصاصی گروه خبری یک کتاب با دکتر حجت بقایی درباره مولوی، حقیقت آثار و حاشیههای تازه)
واحد خبر کارگروه صلح و سازش_ یک کتاب// در یک عصر دلنشین شهریوری، گروه خبری «یک کتاب» میهمان دکتر حجت بقایی، مشاور تحقیق و توسعه و از پژوهشگرانی که دستی در شعر و ادبیات دارند، بود. فضای دفتر، آکنده از بوی کاغذهای کهنه و نسخ خطی بود و آرامش استاد، همچون نظم و موسیقی اشعار مولانا، دلنشین و آرام.
دکتر بقایی بیهیچ مقدمهای به اصل موضوع پرداخت. او با نگاهی عمیق به جلد چرمی مثنوی گفت:
"مولانا را نمیتوان با ادعاهای بیپایه و حواشی رسانهای از زبان مادریش جدا کرد. مولوی، شاعر بزرگ زبان فارسیست. این نه شعار است، نه تعصب؛ بلکه واقعیتیست مبتنی بر هزاران بیت و سند زنده."
او مثنوی را گشود و آغازش را خواند:
«بشنو از نی چون حکایت میکند...»
و افزود:
"این زبان، زبان مادری مولویست. بیش از ۲۵ هزار بیت مثنوی و نزدیک به ۴۰ هزار بیت دیوان شمس، فارسی هستند. آثار نثری او نیز، چون فیه ما فیه و مجالس سبعه، همگی به فارسی نگاشته شدهاند."
در حالی که دست بر صفحهای از دیوان میکشید، با لحنی آرام اما قاطع گفت:
"اینکه کسی امروز در صحن مجلس، یا در قاب تلویزیون، ادعا کند مولوی حتی یک سطر فارسی ندارد، نهتنها نادرست است، بلکه توهینیاست به شعور تاریخی و ادبی این ملت."
دکتر بقایی ادامه داد:
"سریالهایی که در ترکیه ساخته میشوند، هرچند از نظر هنری قابل بررسی هستند، اما نمیتوانند حقیقت زبانی و فرهنگی مولوی را تغییر دهند. تولید یک سریال یا پخش یک سخنرانی در مجلس، نمیتواند شاعر را ترک یا عرب یا یونانی کند. هویت زبانی را متن تعیین میکند، نه تریبون."
او مکثی کرد و با لبخندی تلخ ادامه داد:
"کاش برخی اساتید، پیش از ایراد این سخنان، فقط چند صفحه از مثنوی یا دیوان شمس را میخواندند، یا لااقل با گوشیهای هوشمندشان، یک جستجوی ساده میکردند. تاریخ را نمیشود با شعار بازنویسی کرد."
دکتر بقایی همچنین تأکید کرد که افتخار ترکیه به مولوی، طبیعی و محترم است؛ چرا که مولوی سالها در قونیه زیسته و در همانجا آرام گرفته. اما این همزیستی، دلیلی بر ترک زبان بودن او نیست، همانطور که زیستن حافظ در شیراز، او را عربزبان نمیکند.
او در پایان با لحنی پرمهر اما هشداردهنده گفت:
"مولوی، فرزند فرهنگ ایرانی و زبان فارسیاست. جهانی شدن او باید ما را به شناخت عمیقتر آثارش تشویق کند، نه به واگذاری ساده هویتش. هویت را باید از لابهلای واژهها یافت، نه از بلندگوها."
یادداشت پایانی گروه خبری یک کتاب: در جهانی که روایتسازی گاه بر حقیقتسازی میچربد، شاید بازگشت به متون، صادقترین راه فهم اصالتها باشد. مولانا را باید خواند، نه بازتعریف کرد.
هویت زبانی را نه سیاست، بلکه شعر و واژه میسازد.
+یک کتاب