خواب ایران؛ دیداری با بزرگانی که راه را نشان میدهند
خواب ایران؛ دیداری با بزرگانی که راه را نشان میدهند
(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)
در خواب بودم
که کاووس ایستاد روبرویم
نگاهش پر از تاریخ
صدایی شنیدم
که گفت:
«ایستادن کافی نیست
باید برانی
باید بدرخشی.»
بعد یعقوب لیث صفار آمد
با شمشیری در دست
گفت:
«جنگ هنوز تمام نشده
ایستادگی کن
راه را باز کن.»
بابک خرمدین
با لبخندی پر غرور
زمزمه کرد:
«آزادی را حفظ کن
هرگز تسلیم نشو.»
میرزا کوچک جنگلی
زیر باران پاییزی
آمد و گفت:
«با طبیعت یکی شو
دلت را
به روی مردم باز کن.»
رییس علی دلواری
با آتشی در نگاهش
فریاد زد:
«نبرد سخت است
اما تو قویتر باش.»
ستارخان و باقرخان
دست در دست
گفتند:
«ایستادگی یعنی امید
هرگز نگذار
نور خاموش شود.»
شهید همت
سرد اما محکم
همچون
کوهی ایستاده بود
گفت:
«صبر و تلاش را فراموش نکن.»
و سردار سلیمانی
با نگاه نافذش
گفت:
«برای مردمت بجنگ
اما همیشه
با عقل و مهربانی.»
و من
در خواب
نگاهشان را
در خود جمع کردم
شنیدم که میگویند:
«تو تنها نیستی
ما در کنارتیم
مثل چراغهایی در تاریکی.»
و خودم گفتم
«بگذار
در عرصه هنر و پژوهش
در رسانه و اندیشه
بتازم
اما گاهی هم ترمز بزن
نگاه کن
کجایی؟»
شکوه ایران
هدف نهاییام باشد
و من
با دلی روشن
راه را ادامه دهم.
اما به خدا
تنهایی در این غربتی که
کمار کسی به فکر ایران است
کار سخت است
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه
#نخبگان_ایران
#بزرگان_ایران
#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#دکتر_حجت_بقایی