قصه های تناقضی به نام جامعه، از فیلمنامه تا مقاله
قصه های تناقضی به نام جامعه، از فیلمنامه تا مقاله
سرویس فرهنگ و هنر// دکتر حجت بقایی که سالها در فضای سینما و ادبیات اجتماعی فعال بوده، این بار دست به خلق فیلمنامهای زده است که با عنوان «تناقض، از امید تا انکار» قرار بود روایتگر واقعیتهای پرچالش جامعه امروز باشد. اما همانطور که خودش میگوید، شرایطی که برای تولید فراهم نبود، باعث شد تا این اثر در قالب فیلم رنگ واقعیت به خود نگیرد و به شکل مقاله منتشر شود.
در نگاه دکتر بقایی، این تناقضی است که در دل جامعه و حتی در دل خودش رخ میدهد؛ آنجا که امیدهای بزرگ برای تغییر و تحول وجود دارد اما انکار و مقاومتهای ساختاری همچنان سد راه پیشرفتاند. او میبیند که این وضعیت بیش از هر زمان دیگری نیازمند واکاوی و طرح است، ولی در عین حال، ناتوانی در تحقق آنچه در ذهن دارد، مایه تأسف است.
از نگاه او، روایتهای اجتماعی نیازمند صداقت و جرات بیشتری هستند؛ جراتی که به واسطه ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی محدود شده است. فیلمنامهای که نوشته، قرار بود تصویرگر شکافهای عمیقی باشد که جامعه را از درون میبلعد، شکافهایی که نه فقط اقتصادی، بلکه فرهنگی و روانیاند. اما عدم حمایت و فراهم نشدن امکانات، این دستنوشته را مجبور به تغییر مسیر کرد.
حجت بقایی باور دارد که هنر، به ویژه سینما، میتواند آینهی تمامنمای واقعیت باشد، اما وقتی این آینهها شکسته میشوند یا اجازه نمایش پیدا نمیکنند، گویی بخشی از حقیقت جامعه به زیر خاک میرود.
انتشار این اثر به شکل مقاله، نه تنها تلاشی برای حفظ پیام فیلمنامه است، بلکه نوعی اعتراض آرام به شرایط فعلی نیز محسوب میشود.
این تجربه به او یادآور شد که امید همیشه نیازمند پشتیبانی است، و انکار، حتی اگر موقتی، میتواند سد راه پیشرفتهای بزرگ باشد. دکتر بقایی ترجیح داده است که این اثرش را اکنون در قالبی متفاوت ارائه کند، چرا که به باور او، هر ابزاری که بتواند صدای بیصدایان باشد ارزشمند است، چه تصویر باشد و چه کلمه.
سرویس فرهنگ و هنر