نقد شعر «فرشته آب» از دکتر حجت بقایی
نقد شعر «فرشته آب» از دکتر حجت بقایی
سرویس فرهنگ و ادب// شعر «فرشته آب» با استعارهای زیبا و عمیق، آب را به عنوان عنصری حیاتی، زنده و حافظ تاریخ و فرهنگ ایران معرفی میکند. در دل این شعر، پیامی قدرتمند درباره بحران منابع آبی و ضرورت مدیریت خردمندانه آنها نهفته است که کاملاً با موضوع «امیدواری در بحران» همخوانی دارد.
اولین نکتهای که در این شعر جلب توجه میکند، تصویرسازی شاعر از آب به صورت یک «فرشته» با ویژگیهایی انسانی است: آرام، با گیسوانی از مه، و دستانی پر از رودهای فراموششده. این تصویرسازی باعث میشود که مخاطب ارتباط عاطفی عمیقی با عنصر آب برقرار کند و آن را صرفاً یک منبع طبیعی نبیند، بلکه موجودی زنده و تاریخی که رنجها و محرومیتها را نیز تجربه کرده است.
آب در این شعر نه گمشده است و نه تمامشده، بلکه در دل کوهها و منابع یخی «میلرزد» و در سدها «اسیر» است؛ این توصیف دقیقاً نشاندهنده شرایط بحرانی فعلی منابع آبی کشور است. این بیان واقعگرایانه اما همراه با امید است که آب «هنوز زنده است» و امکان بازگشت و احیاء وجود دارد، به شرط اینکه «مدیریت باشد» و «دل بسوزد.»
شعر با دعوت به مسئولیتپذیری، یعنی «مدیریت» و «دلسوختن» نسبت به زمین و منابعش، کاملاً در راستای راهکارهای عملی مواجهه با بحرانهای زیستمحیطی قرار میگیرد. این نکته، نشانهی بلوغ فکری شاعر است که بحران را نه فقط به عنوان یک مشکل و تهدید، بلکه به عنوان فرصتی برای تغییر و تحول مثبت میبیند.
امیدواری در این شعر در پایان آن تجلی مییابد؛ فرشته آب که میتواند خود را پنهان کند اما زنده است و در «امید» و «توسعهای که باید ریشه در آگاهی داشته باشد» باقی میماند. این پایانبندی به مخاطب یادآوری میکند که هنوز راهی برای حفظ و احیای منابع وجود دارد، اگر آگاه باشیم و مدیریت کنیم.
در مجموع؛ شعر «فرشته آب» شعری است که بحران منابع آب را به شکلی انسانی و عاطفی بازنمایی میکند و در عین حال پیامی از امید، مسئولیت و ضرورت مدیریت خردمندانه به مخاطب میدهد. این اثر، نمونهای برجسته از شعر معاصر است که هنر و واقعیت را به هم پیوند زده و به جای ناامیدی، راهحل و امید میسازد.
+سرویس فرهنگ و ادب
#شعر_نو
#فرشته_آب
#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#توسعه
#دکتر_حجت_بقایی
#نقد_شعر
#دکتر_بقایی