گزارش | تلفیق شعر، سینما و تئاتر در اثری متفاوت از یک مستندساز شاعر
گزارش | تلفیق شعر، سینما و تئاتر در اثری متفاوت از یک مستندساز شاعر
انتشار شعری با عنوان «کربلا نزدیک است من از آن دور شدم» از سوی یک فیلمنامهنویس و مستندساز با سابقه، توجه مخاطبان تئاتر و سینما را نیز به خود جلب کرده است. این شعر که بهتازگی در فضای ادبی منتشر شده، با بهرهگیری از زبان ساده، روایتی درونی و نگاهی فلسفی به زیارت، فاصله، و تجربه شخصی ایمان، ساختاری شبیه مونولوگهای دراماتیک دارد و قابلیت اجرا یا اقتباس برای صحنه و تصویر را داراست.
این اثر، که بهظاهر یک شعر آیینی و شخصی است، در واقع نوعی «شهادت شاعرانه» است از فاصله گرفتن تدریجی انسان امروز از معنویت اولیه. شاعر، که خود سابقهی طولانی در نگارش نمایشنامه و ساخت مستند دارد، با نگاهی تئاتری و روایی به خاطرات سفرهایش از ری تا مشهد و کربلا پرداخته و از تغییرات درونی و بیرونی خود سخن میگوید.
🔸 شعر یا مونولوگ؟
منتقدان معتقدند فرم روایی این اثر، شباهت بسیاری به مونولوگهای نمایشی دارد. شعری که نه تنها بازگوکننده یک خاطره، بلکه واجد بار نمایشی و اجراپذیر است. راوی با نثری شاعرانه و فضایی دروننگر، بین «خاطره» و «درام» در حرکت است و خواننده را با خود از صحنههای گذشته عبور میدهد.
در بخشهایی از این متن، میتوان ردپای یک نریشن مستند خودزندگینامهای (autobiographical docu-poem) را دید؛ فرمی که در آن شاعر، همانقدر تصویر میسازد که کلمه.
🎬 سینما در متن شعر
این اثر، اگرچه به ظاهر شعری شخصی است، اما از منظر تصویرپردازی سینمایی نیز قابل تحلیل است. تصاویری چون «سکوت شبیه ماه دور»، «دل خاموش»، یا «راههایی که دیگر باز نمیشوند» همگی ظرفیتهای بالایی برای تبدیل شدن به تصویر و پلان دارند. برخی منتقدان پیشنهاد دادهاند این شعر، با بهرهگیری از عناصر مستند و نریشنهای شاعرانه، میتواند به بخشی از یک فیلم مستند شخصی یا فیلم کوتاه تجربی تبدیل شود.
🎭 تئاتر مینیمالیستی
در تحلیل تئاتری، منتقدان معتقدند این شعر قابلیت اجرای صحنهای دارد؛ بهخصوص در قالب تئاتر مینیمالیستی یا تئاتر شاعرانه. کافیست بازیگری در نوری کمرمق، همراه با موسیقی ملایم نی یا سکوت کامل، این شعر را بر صحنه اجرا کند تا یک تجربه تأملبرانگیز خلق شود. شخصیت شعر، در واقع یک «ضدقهرمان مذهبی» است؛ کسی که زیارت رفته، اما در نهایت درگیر انقطاع و سردی شده است.
🔹 سهپردهی نمایشی
ساختار شعر نیز بهطرز قابلتوجهی با فرم دراماتیک کلاسیک تطابق دارد:
پرده اول: معرفی نوجوانی که بیادعا و بیریا سفرهای زیارتی رفته.
پرده دوم: گسست زمانی، انتقالی اجباری، و دوری از مسیرهای زیارت.
پرده سوم: بحران عاطفی، ترس از شلوغی، و سردی دل در برابر دعوتی که دیگر شنیده نمیشود.
✍️ از تماشا تا تردید
نکته مهم شعر، در نگاهی انتقادی اما خاموش به فضای امروز است. راوی، برخلاف جامعهای که خود را در سفر و عکس و پست غرق کرده، به سکوت روی آورده است. سکوتی که به قول یکی از منتقدان، «قابلیت نمایشی دارد؛ مثل سکوت شخصیت اصلی در پرده آخر یک تراژدی یونانی.»
📌 جمعبندی
شعر «کربلا نزدیک است من از آن دور شدم» بیش از آنکه یک اثر صرفاً آیینی باشد، مرثیهای نمایشی از یک تجربهی ایمانیِ فراموششده است. این اثر، با تلفیق عناصر روایی، تصویرسازی سینمایی و ظرفیتهای اجراپذیری دراماتیک، نمونهای از برخورد بینا-رسانهای شاعر با تجربه شخصیاش است؛ برخوردی که میتواند الگویی برای اقتباسهای آینده در تئاتر مستند، فیلم کوتاه، و نمایشهای شاعرانه باشد.
📍 این گزارش در ادامه پوشش آثار ادبی قابل اقتباس در سینما و تئاتر منتشر میشود. اگر شما نیز اثری دارید که در مرز بین ادبیات و اجرا حرکت میکند، با تحریریه در تماس باشید.
+رسانه نو - رسانه ای متفاوت