امپراتوری گمشده: وقتی ایرانیها جهان را دست دشمن سپردند/ ندانم کاری ایرانیان اروپا را ثروتمند کرد
امپراتوری گمشده: وقتی ایرانیها جهان را دست دشمن سپردند/ ندانم کاری ایرانیان اروپا را ثروتمند کرد
گروه خبری، پژوهشی اقتصاددان شمال// گفتوگویی با دکتر حجت بقایی درباره ریشههای ایرانی عثمانیان و بازیهای تاریخی که مسیر ایران و جهان را عوض کرد
دکتر بقایی نگاه آرام و محکماش را به افق دوخته بود. انگار قرنها تاریخ را از برابر چشمانش عبور میداد. بحث از جایی شروع شد که کمتر کسی به آن توجه کرده: اینکه عثمانیها در اصل ریشهای ایرانی داشتند.
«بعد از حملهی مغولها، بسیاری از اقوام ایرانی از شرق به غرب کوچ کردند. در این مهاجرت بزرگ، گروهی در مناطق آناتولی و آسیای صغیر ماندند، و گروهی دیگر دوباره راهی شمال ایران شدند. آن گروه اول، بعدها همانهایی شدند که به امپراتوری عثمانی معروف شدند. اما باید دانست که در آغاز، همهشان ایرانی بودند؛ از فرهنگ تا زبان، از باور تا سیاست.»
اما داستان به همینجا ختم نمیشود. آن گروهی که به ایران برگشتند، در منطقهی آذربایجان و غرب ایران ریشه دواندند. از میان آنها، چهرهای برخاست که تاریخساز شد: اوزون حسن. بیش از بیست و پنج سال در غرب ایران حکمرانی کرد؛ دورهای که بسیاری آن را یکی از شکوهمندترین دورانهای پس از مغول میدانند. اقتدار، معماری، فرهنگ و ثبات، همگی در آن سالها معنا یافتند. اما زمان همیشه در حال تغییر است.
«پس از اوزون حسن، آرامآرام قدرت در اختیار خاندان صفویه قرار گرفت. آنها یک تصمیم سرنوشتساز گرفتند: مذهب تشیع را رسمی اعلام کردند. نه فقط از باور قلبی، بلکه برای مقابله با قدرت روبهرشد عثمانیها. صفویان نمیخواستند زیر سایهی ترکهای عثمانی بروند؛ هویت مذهبی، برایشان سپر شد. و اینچنین بود که ایران، شیعه شد.»
در همان ایام، اروپا درگیر آشفتگیهای خودش بود. جنگهای داخلی، بحرانهای مذهبی و عقبماندگی فرهنگی باعث شده بود که چشم به شرق بدوزند. ایران، با تمام مشکلاتش، نقطهی ثبات منطقه بود. همین باعث شد که اروپاییها آرامآرام با ایران متحد شوند؛ نخست اسپانیاییها، بعد پرتغالیها، و سپس انگلیسیها.
«ورود انگلیسیها به ایران، فقط یک سفر دریایی نبود. آنها به دنبال چیزی بودند که ما آن را نمیدیدیم: راهی برای تسلط بر ثروتهای شرق. و از همین نقطه بود که کمپانی هند شرقی پا گرفت. شرکتی که در ظاهر تاجر بود، اما در باطن، یکی از بزرگترین ابزارهای استعمار مدرن شد.»
دکتر بقایی کمی مکث میکند. دستی به کتابهای روی میز میکشد. صدایش کمی آرامتر میشود.
«اگر آن روز، پادشاهان ایران اندکی سیاست بینالملل میفهمیدند... اگر میدانستند جهان به کدام سمت میرود... شاید هیچگاه هند مستعمره نمیشد، شاید کمپانی هند شرقی آن ثروت عظیم را از آسیا بیرون نمیبرد. اما افسوس، لجبازی قبیلهها، نزاعهای خانوادگی، و ناآگاهی سیاسی کاری کرد که ایران به جای یک قدرت جهانی، تبدیل شد به سکویی برای پرتاب ثروت شرق به جیب غرب.»
و اینگونه، تاریخ رقم خورد. نه با شمشیر، نه با هوش دشمن، بلکه با ندانمکاری ما.
+گروه خبری، پژوهشی اقتصاددان شمال
#ایران
#عثمانیان
#صفویان
#اوزون_حسن
#پرتغال
#اسپانیا
#انگلیس
#هند_شرقی
#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#دکتر_حجت_بقایی
#دکتر_بقایی
#پیشنهاد
- روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه