تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

به زودی

بایگانی

خواهرانه‌ی سوزان رابعه

(دکتر حجت بقایی)

ای تو که اینجا نشسته‌ای
خدا را که می‌شناسی
پس مرا هم 
خواهرت بدان
قصه‌ام را بنگر
نگذار 
صدایم در خاموشی گم شود
و دلم 
در سکوتِ زمان فراموش شود...
من رابعه‌ام
زنی که سال‌ها با اشک و سکوت 
شعر زمزمه کردم
از روزگاری که 
رودکی شنید 
و برادرم در آتش انتقام می‌سوخت
عشقم را
بکتاش را می گویم
همان که شعرهایم را 
به عشقش می سرودم
به جنگ فرستادند
تا در میان شعله‌های دشمن
 جان دهد...
من ماندم و سکوت
و قلبی که شعله‌ور بود
لباسم را به رزم پوشیدم
نقابی بر چهره زدم
و به دل دشمن زدم...
او را نجات دادم
اما کلاه‌خودم بر زمین افتاد
و فرمانده دشمن
با تحقیر خیره شد و گفت:
«این زن است؟
زنان ایران این چنین‌اند؟
مردان‌شان چه خواهند کرد؟»
پایان
تلخ و داغ بود
برادرم 
در حمامی از آتش و بخار
جان مرا در تنگنا گذاشت
و من
با خون جاری بر دیوار
شعری نوشتم
شعری که امروز تو می‌خوانی...
ای تو
راوی
وقتی کنار دیواری ایستادی
و قطره‌های خون را دیدی،پ
بدان که این منم
زنی که 
هنوز در درونش آتش می‌سوزد
که چگونه 
تاریخ مرا فراموش کرد
و تعصب
شعله‌های وجودم را فرو نشاند...

+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

به مناسبت روز جهانی خواهر ۱۴۰۴

پایگاه ادبی شعرنو
https://shereno.com/80473/72630/692102.html

#خواهرانه
#روز_جهانی_خواهر
#روز_خواهر
#فیلمنامه
#شعر_نو
#رابعه
#بکتاش
#مشاور_تحقیق_و_توسعه 
#دکتر_حجت_بقایی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۵/۱۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی