تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

به زودی

بایگانی

گزارش نقد شعر "سگ‌ها، رسانه‌ها، و من" از دکتر حجت بقایی
از مجموعه «تایتانیک، من و پسرم»


سرویس فرهنگ وهنر// در شعر «سگ‌ها، رسانه‌ها، و من»، دکتر حجت بقایی با نگاهی تیزبین و نثرگون، روایتی از زندگی روزمره‌ شهری ارائه می‌دهد که در لایه‌های پنهان خود، نقدی اجتماعی، رسانه‌ای، و حتی روان‌شناسانه را با بیانی شاعرانه ترکیب می‌کند.
این شعر برای مخاطب عام نوشته شده، اما لایه‌های معنایی‌اش از سطح عبور می‌کنند و ذهن خواننده را به درنگ وامی‌دارند.
شعر در قالب سپید سروده شده و از ساختار آزاد برای بیان روایی خود بهره می‌برد. زبان ساده، اما گزیده است. انتخاب واژگان، نثرگونه ولی واجد بار عاطفی است. در نگاه اول ممکن است این شعر بیشتر شبیه یک روایت باشد تا یک قطعه شعری، اما در حقیقت، فرم انتخاب‌شده کاملاً در خدمت محتواست: روایت روزمره‌ای که ناگهان به فضای انتقادی و نمادین کشیده می‌شود.
نقطه‌ی شروع شعر، صدای پارس سگ همسایه است؛ چیزی ساده و معمولی. اما همین عنصر ظاهراً پیش‌پاافتاده، تبدیل به مدخل ورود به دنیایی می‌شود که شاعر در آن با پدیده‌هایی مثل حیوانات خانگی، رسانه، نوستالژی شخصیت‌های کارتونی، و فاصله‌ی طبقاتی، دست‌وپنجه نرم می‌کند.
از بل و سباستین و پرین تا سگ‌های اینستاگرامی با اسامی فانتزی مثل «فنجانی» و «خانمی»، شاعر دنیایی را توصیف می‌کند که در آن واقعیت با فانتزی، و اندوه با بزکِ رسانه‌ای در هم می‌آمیزد.
شعر به خوبی نشان می‌دهد که چگونه رسانه‌ها و فضای مجازی، معنا و عاطفه را از مفاهیم انسانی گرفته‌اند و آن‌ها را در قالب‌های نوظهور، لوکس و در عین حال بی‌محتوا جایگزین کرده‌اند. وقتی مادری با گریه از "ربات پاره‌شده‌ی دخترش" حرف می‌زند، و مشخص می‌شود که منظورش سگ است، مخاطب با شوکی همراه می‌شود که نه تنها طنز تلخی دارد، بلکه به مسئله‌ی جابجایی معنا در فرهنگ امروز اشاره می‌کند.
شاعر خود را مشاور تحقیق و توسعه، رسانه‌نگار، و پژوهشگر معرفی می‌کند. او آدمی است آگاه، اما بی‌صدا. شاهدی خاموش در شهری پر از تضاد.
این "سکوت" در پایان شعر، معنایی عمیق دارد؛ نوعی پذیرش ناگزیر، یا شاید بی‌تفاوتی به وضعیتی که دیگر قابل تغییر نیست.
در نهایت، شعر «سگ‌ها، رسانه‌ها، و من» نه‌تنها بازتابی از زندگی شهری و فرهنگ رسانه‌ای امروز است، بلکه با لحنی آشنا و بی‌تکلف، مخاطب عام را به درنگ درباره‌ ارزش‌ها، معناها، و زیست‌جهان معاصر دعوت می‌کند. دکتر بقایی در این شعر، بدون آنکه قضاوت کند، آینه‌ای در برابر جامعه می‌گیرد، آینه‌ای که هم زخم را نشان می‌دهد و هم ماسک را.
توصیه خبرنگار: این شعر برای علاقه‌مندان به شعر شهری، نقد اجتماعی، و پیوند ادبیات با رسانه مناسب است و پیشنهاد می کنم، بعد از مطالعه شعر نگاهی دوباره به کارتون‌های دهه شصت ولی با عینک امروز داشته باشید.
نویسنده: تحریریه بخش ادبیات و جامعه، نشریه یک کتاب

متن کامل شعر در تیوال

https://www.tiwall.com/wall/post/426600

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۵/۰۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی