مقاله: نسل بیدفاع در سرزمین تاریخ چندپاره: وقتی هنر و هویت در سکوت فرو میروند
نسل بیدفاع در سرزمین تاریخ چندپاره: وقتی هنر و هویت در سکوت فرو میروند
(دکتر حجت بقایی)
سرویس فرهنگ و هنر// در برابر تاریخ پیچیده و پرتنوع ما، چه باید کرد؟ دکتر حجت بقایی با نگاهی عمیق و بیپروا به این پرسش پاسخ میدهد. او میگوید که تاریخ ما یک پازل چندتکه است؛ سی درصد از آن ریشه در آریاییها دارد، سی درصد دیگر از عربها، سی درصد از ترکیها و ده درصد باقی مانده از قبایل مختلف، که در دوران مختلف بر این سرزمین حکومت کردند. این تنوع، هم ثروت است و هم چالشی بسیار بزرگ. اگر از هر بخش دفاع کنی، بخش بزرگی از ایرانیان به مخالفت برمیخیزند، گویی که نمیشود همزمان به همه تعلق داشت.
او نسل امروز را نسل بیدفاعی میداند؛ نه تنها نسل خودش، بلکه نسل تاریخ و هویتش. وقتی از ادبیات میگوید، صدای تلخی در کلامش موج میزند. شعر، قصه و نثر فارسی در کتابهای مدرسه و دانشگاه بهظاهر زندهاند، اما در خیابان و زندگی روزمره جای چندانی ندارند. شعر خواندن در کنفرانسها بیشتر به خوابآلودگی مخاطبان میانجامد و تنها آنهایی که ذرهای از شعور شعر دارند، با توجهی مختصر گوش میدهند. در جمع مردم اما اگر شعر بخوانی، شاید لبخندی نصیبت شود اما پشت سرت به تو انگ دیوانگی خواهند زد.
سوال اصلی این است که آیا نسل امروز بیدفاع است یا ادبیات ما بیدفاع است؟ دکتر بقایی با نگاهی انتقادی میگوید هنر ملی هیچ جایگاهی ندارد و اگر دیدید که هنری به عنوان ملی پذیرفته شده، سلام ما را به آن برسانید! ورزش، که با آمدنش از بیرون، تنها دفاعش از نوع وارداتیاش ممکن است. رسانهها که همگی وارداتیاند و هیچ ریشهای در تاریخ یا فرهنگ بومی ما ندارند.
در این میان، دکتر بقایی باز هم از ما میپرسد: نسل بیدفاع کیست؟ آن که تاریخش را نمیتواند از قطعات گوناگونش محافظت کند، یا آنکه ادبیات و هنر را نمیتواند در میان مردم زنده نگه دارد؟ پاسخ شاید در همین پرسشهاست که نهفته است؛ در نسلی که بین هویتهای متنوع تاریخیاش سردرگم مانده و در فرهنگی که نمیتواند خودش را به مردمش بشناساند. نسل بیدفاع، شاید بازتاب همان فرهنگی است که هنر، زبان و تاریخش به بهای بیتوجهی و بیاعتنایی روزگار میگذرند.
(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه، برنامه ساز اسبق تلویزیون، عضو اسبق سینما)
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه