تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

به زودی

بایگانی

راهکارهای اصلاح اقتصادی ایران از نگاه دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه


اخبار مدیریت// در گفتگویی صمیمانه با دکتر حجت بقایی، مشاور تحقیق و توسعه، به بررسی راهکارهای حیاتی برای اصلاح ساختارهای اقتصادی ایران پرداختیم. دکتر بقایی با تأکید بر ضرورت اراده ملی و همراهی همه اقشار جامعه، اصلاحات پایدار را تنها در سایه همکاری گسترده و شفافیت حکمرانی ممکن دانست.
او در این گفتگو یادآور شد که ایجاد یک اراده ملی قوی و همبستگی اجتماعی، شرط اول موفقیت در هر پروژه اصلاحی است. به گفته دکتر بقایی، مشارکت فعال مردم و نخبگان در فرایند اصلاح اقتصادی، باعث شکل‌گیری پشتوانه‌ای محکم برای تغییرات بنیادین خواهد شد. در همین حال، او با لحنی تأمل‌برانگیز افزود: «امروز دیگر هر کسی که چند کتاب اقتصادی خوانده باشد و کمی با فناوری‌های جدید آشنا باشد، می‌تواند راهکار ارائه دهد، اما سوال این است که مرد عمل کیست؟ اقتصاد ایران به مرد میدان نیاز دارد؛ کسی که جرات تصمیم‌گیری و اجرای اصلاحات واقعی را داشته باشد.»
دکتر بقایی همچنین به موضوع مهم کاهش نفوذ گروه‌های ذی‌نفوذ و منافع خاص اشاره کرد و افزود: «یکی از بزرگ‌ترین موانع اصلاحات اقتصادی، مقاومت در برابر تغییر از سوی کسانی است که منافع‌شان در حفظ وضعیت موجود است. برای موفقیت، باید ساختارهایی ایجاد شود که این نفوذ کاهش یافته و منافع عمومی در اولویت قرار گیرد.»
در ادامه، اهمیت تقویت استقلال مالی کشور و ارتقاء شفافیت در نظام مالیاتی و مبارزه با فساد مورد تأکید قرار گرفت. دکتر بقایی توضیح داد: «برای استفاده بهینه از منابع کشور، باید نظام مالیاتی اصلاح و به گونه‌ای شفاف و کارآمد شود که درآمدها صرف توسعه زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های مولد گردد.»
موضوع توسعه سرمایه انسانی و فناوری نیز از دیگر محورهای بحث بود. او معتقد است بدون سرمایه‌گذاری در آموزش و پژوهش، اقتصاد ایران نمی‌تواند به رشد پایدار دست یابد: «بهره‌گیری از نوآوری‌های علمی و فناوری، کلید افزایش بهره‌وری و رقابت‌پذیری اقتصاد است.»
دکتر بقایی همچنین بر لزوم حمایت از بخش خصوصی و ایجاد فضای کسب‌وکار رقابتی تأکید کرد و گفت: «کاهش مقررات زائد و تسهیل فعالیت‌های اقتصادی، به بخش خصوصی امکان می‌دهد تا نقش اصلی خود را در رشد اقتصاد ایفا کند.»
نهایتاً، مدیریت هوشمندانه روابط بین‌المللی به گونه‌ای که استقلال کشور حفظ شده و نفوذ بیگانگان کاهش یابد، از دیدگاه دکتر بقایی بسیار حیاتی است. او گفت: «همکاری‌های بین‌المللی باید در جهت تقویت توسعه داخلی و بهره‌مندی از فرصت‌های جهانی هدایت شود.»
دکتر بقایی معتقد است که تنها با اجرای همزمان این راهکارها و همگرایی سیاست‌ها، می‌توان اقتصاد ایران را از چرخه بحران‌های ساختاری رها کرد و مسیر توسعه پایدار را هموار نمود. به گفته وی، تجربه تاریخی نشان داده است که بدون چنین اراده و هماهنگی، اصلاحات محکوم به شکست است.

+گروه تحلیلی، آموزشی اخبار مدیریت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۴ ، ۲۳:۴۳

نمایشنامه: اهل زمین از امام حسین می‌گوید...

(دکتر حجت بقایی)

(صحنه تاریک؛ صدای آرام قدم‌ها، نور کم‌جان روی چهره‌ی گوینده، او آرام به جلو می‌آید، می‌ایستد. مکث، نفس عمیق.)

گوینده:
امام حسین اگر مرا ببیند...
چه می‌گوید؟
شاید بغض کند...
شاید سکوت...
شاید
دلش برای کارگرانی بسوزد
که حقوق‌شان
مثل قول‌های داده‌شده،
بر باد رفته است.
من
مدیر بودم
نه از آن‌ها که میز را تاج می‌دانند.
من ماندم
چون ۱۷۰۰ نفر
با چشم‌هایی پر از امید
به من تکیه داده بودند.
اولش
ماندم به‌خاطر آن‌ها
نه برای صندلی
نه برای حقوق اضافه
نه حتی برای اسم و امضا.
ماندم چون حق
حقِ آن‌ها بود
و من نمی‌توانستم
پشت کنم.
اما...
وقتی دیدم قرار است آلوده شوم
به بازی‌های بی‌سر و ته
به زد و بند
به امضاهایی که 
بوی خیانت می‌دهند
رفتم.
نه استعفا دادم
نه جار زدم.
فقط چند روز نرفتم...
و دیدم
یکی دیگر آمده است
جای من.
بی‌سروصدا
بی‌هیچ توضیحی...
چند روز
فقط بغض خوردم
به خدا قسم
نه برای میز
که برای حقِ همکارانم.
اما همان‌ها...
که پشت‌شان ایستاده بودم
چنان زیر پایم را خالی کردند
که هنوز هم
دلم نمی‌کشد
از حالشان بپرسم...
اما...
من هنوز انسانم.
اگر روزی دوباره
فرصت خدمت باشد
باز هم
اولین کارم
دفاع از حقوق آن‌هایی‌ست
که به من تکیه دارند...

(مکث؛ گام برمی‌دارد، اندکی جلوتر می‌آید.)

شما اما...
که به هر دری می‌زنید
برای مدیر شدن...
نه به‌خاطر کار
بلکه به‌خاطر رانت
به‌خاطر جایگاه
به‌خاطر رابطه
به‌خاطر کیف و قدرت...
خدا را چه دیدی؟
شاید شما هم بروید کربلا
با چشم‌های خیس
با لب‌هایی پوزش‌خواه
اما...
آیا جرئت دارید
رو به ما بایستید؟
رو به مردمی مثل من
که از جنس همین زمین‌اند؟
شما
آن‌قدر 
خود را مقدس می‌دانید
که حتی
از شنیدن نقد
بغض می‌کنید...
اما ما...
حقوق‌مان ضایع شده
دل‌مان زخمی‌ست
و هنوز
امیدمان
به امام حسین است...

(صدایش آرام‌تر می‌شود. لحنی دردآلود.)

امام حسین...
فقط مال شما نیست.
او مال همه‌ی ماست.
مال زمین است
مال کارگر
مال پدرِ شرمنده
مال مادری که 
نان را قسطی می‌خرد
مال دختری که 
برای آرزوهایش
شب‌ها گریه می‌کند.
ما
صدایش هستیم...
نه سکوتش.
ما
از دل مردم عادی می‌گوییم
مردمی که می‌روند کربلا
نه برای پوزش
برای شنیده شدن.
برای اینکه امامی هم
صدایشان را بشنود
وقتی که این زمین
پر از گوش‌های ناشنوا شده...

(سکوت. صدای نفس‌ها. چشم در چشم مخاطب.)

من از مریخ نیامده‌ام
از همین خاکم
از همین کوچه‌ها
از همین شهر که
همه چیزش عادی‌ست
جز درد مردمش...
و من
اهل زمین‌ام...
و امامم را
نه بر طاق قصرها
که در قلب تپنده‌ی خیابان‌ها جست‌وجو می‌کنم...

(مکث. نور آرام آرام خاموش می‌شود.)

+کارگاه نمایشنامه نویسی محرم ۱۴۰۴


+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه
#نمایشنامه
#فیلمنامه_نویس
#جا_مانده_از_کاروان_عشق
#مشاور_تحقیق_و_توسعه 
#دکتر_بقایی 
#شاعر
#دکتر_حجت_بقایی
#نویسنده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۴ ، ۱۹:۰۰

آبگوشت پزان عاشورا در مسجد کاسه‌فروشان؛ ظرفیت گمشده‌ای برای ثبت در کتاب رکوردها و توسعه گردشگری مذهبی و غذایی

واحد خبر کارگروه صلح و سازش، سرویس اقتصاد و توسعه- گروه صنایع غذایی// مراسم آبگوشت پزان عاشورا در مسجد کاسه فروشان رشت، یکی از آن ظرفیت‌های ناب فرهنگی و اجتماعی بود که می‌توانست به یکی از قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین آیین‌های مردمی تبدیل شود؛ مراسمی که نه تنها رنگ و بویی از سنت و آیین داشت، بلکه می‌توانست به عنوان یک رکورد ملی در کتاب‌های رسمی ثبت گردد. دکتر حجت بقایی، مشاور تحقیق و توسعه و گزارشگر صنایع غذایی، در بررسی این موضوع بر اهمیت چنین فعالیت‌هایی تاکید می‌کند.
از نگاه دکتر بقایی، آیین‌هایی همچون آبگوشت پزان عاشورا، فراتر از یک رسم ساده محلی هستند؛ این رویدادها بخشی از هویت فرهنگی و نمادی از همبستگی اجتماعی‌اند که می‌توانند ظرفیت‌های عظیمی برای جذب گردشگران داشته باشند.
او معتقد است که توجه به این مراسم‌ها و تقویت آن‌ها می‌تواند گردشگری مذهبی و گردشگری غذایی را همزمان توسعه دهد. در واقع، تلفیق این دو حوزه در مناسبت‌هایی مثل محرم، فرصتی بی‌نظیر برای رونق اقتصادی و فرهنگی شهرها فراهم می‌آورد.
دکتر بقایی تصریح می‌کند که برای بهره‌برداری از این ظرفیت‌ها، لازم است اقدامات منسجم و هدفمند صورت گیرد؛ ساماندهی، تبلیغات گسترده، و ایجاد زیرساخت‌های لازم، نقش کلیدی در تبدیل چنین مراسم‌هایی به جاذبه‌های گردشگری دارند.
او یادآور می‌شود که این گونه آیین‌ها نه تنها خاطره‌ای از گذشته را زنده نگه می‌دارند، بلکه به ترویج فرهنگ بومی، توسعه کسب‌وکارهای محلی و تقویت احساس تعلق اجتماعی نیز کمک می‌کنند.
با توجه به افزایش تعداد گردشگرانی که در ایام مذهبی به شهرهایی چون رشت سفر می‌کنند، تاکید بر برنامه‌ریزی‌های دقیق و حمایت‌های مستمر از مراسم‌های سنتی می‌تواند در جهت ایجاد تجربه‌ای بی‌نظیر برای بازدیدکنندگان موثر باشد.
این امر نه تنها به توسعه پایدار گردشگری کمک می‌کند بلکه می‌تواند زمینه‌ساز ثبت این مراسم‌ها در سطح ملی و حتی بین‌المللی شود.
در نهایت، دکتر بقایی با نگرانی از فراموشی یا کمرنگ شدن این مراسم‌ها، بر ضرورت ارج نهادن به ارزش‌های فرهنگی و حفظ این گنجینه‌های ناب تاکید می‌کند. به باور او، تنها با همکاری همه‌جانبه دستگاه‌های فرهنگی، مذهبی، گردشگری و مردم محلی است که می‌توان این ظرفیت‌ها را به شکوفایی رساند و جلوه‌ای ماندگار از فرهنگ و سنت ایرانی ارائه داد.
+سرویس اقتصاد و توسعه


#محرم
#آبگوشت_پزان
#کاسه_فروشان
#صنایع_غذایی
#رشت
#گیلان
#گردشگری_مذهبی
#گردشگری_غذایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۴ ، ۱۷:۰۸

نذری اربعین؛ فرصتی طلایی اقتصادی برای صنایع غذایی و نقش پررنگ رقبای منطقه‌ای

سرویس اقتصادو توسعه// دکتر حجت بقایی، مشاور تحقیق و توسعه و گزارشگر شبکه صنایع غذایی، در گفتگو با خبرنگار ما به بررسی ابعاد اقتصادی نذری اربعین پرداخت و بر فرصت‌های مغفول و چالش‌های پیش‌روی صنایع غذایی کشور تأکید کرد.
ایشان با اشاره به اینکه بیش از ۲۰ میلیون زائر در اربعین هر سال به سمت کربلا حرکت می‌کنند، گفت این رویداد بزرگ‌ترین تجمع مذهبی جهان است که حجم بسیار بالایی از تقاضا را برای مواد اولیه، محصولات فرآوری شده و تجهیزات بسته‌بندی ایجاد می‌کند. نذری‌های غذایی که به طور میانگین بیش از ۱۰ میلیون وعده غذا در طول این ایام توزیع می‌شود، به تنهایی معادل چند هزار تن مواد غذایی نیاز دارد که این حجم گسترده، بازار بزرگی برای صنایع غذایی فراهم می‌کند.
دکتر بقایی تأکید کرد که ایران با بیش از ۴ میلیون زائر در این مراسم، پتانسیل بالایی برای تأمین مواد غذایی مورد نیاز دارد، اما سهم ایران در بازار مواد غذایی اربعین کمتر از ۲۰ درصد است. وی افزود که عمده مواد غذایی مورد استفاده در مسیر پیاده‌روی اربعین و شهرهای زیارتی از کشورهای ترکیه، عربستان سعودی و حتی برخی کشورهای شرق آسیا وارد می‌شود.
این مشاور تحقیق و توسعه صنایع غذایی با اشاره به سهم حدود ۴۰ درصدی ترکیه در تأمین محصولات بسته‌بندی‌شده و کنسروی نذری برای بازار عراق، اظهار داشت: «ترکیه با صادرات بیش از ۵۰ هزار تن مواد غذایی به عراق در ایام اربعین، جایگاه قابل توجهی در این بازار دارد. محصولات شیرینی‌پزی، نوشیدنی‌های سرد و گرم و مواد اولیه نذری از جمله کالاهای پرفروش این کشور هستند.»
وی همچنین درباره عربستان سعودی گفت: «این کشور با تمرکز بر تجهیزات و مواد اولیه نذری، به ویژه در حوزه نوشیدنی‌های بسته‌بندی شده و مواد غذایی آماده، توانسته است حدود ۲۵ درصد بازار اربعین را به دست آورد و نقش پررنگی در این عرصه ایفا کند.»
دکتر بقایی به مشکلات صادراتی ایران اشاره کرد و گفت: «محدودیت‌های ارزی، مسائل گمرکی و نبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل سریع و مطمئن، مانع بزرگی برای افزایش صادرات مواد غذایی به عراق است. اگر این مشکلات حل شود و با توسعه کیفیت و بسته‌بندی استاندارد، محصولات ایرانی بهتر معرفی شوند، می‌توانیم سهم قابل توجهی از بازار اربعین را به دست آوریم.»
وی در پایان پیشنهاد داد که با بهبود قوانین صادرات، توسعه مسیرهای حمل‌ونقل و تبلیغات هدفمند، ایران می‌تواند بازار نذری اربعین را به یکی از قطب‌های اقتصادی خود تبدیل کند و نه تنها در عرصه معنوی بلکه در حوزه اقتصادی نیز موفق باشد.
+سرویس اقتصادو توسعه_ گروه صنایع غذایی


#نذری
#صنایع_غذایی
#ایران
#اربعین
#مشاور_تحقیق_و_توسعه 
#دکتر_حجت_بقایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۴ ، ۱۴:۰۹

واحد خبر کارگروه صلح و سازش// به مناسبت فرا رسیدن ایام اربعین حسینی به عشق دلتنگان بین الحرمین، گروه هنری شهدای صیقلان نمایشنامه دلتنگ اربعین را منتشر کرد:

تهیه کننده: دکتر علی حسین پور
نویسنده: دکتر حجت بقایی
کارگردان: سلمان مهدوی(ساری)- امید رقابتی(کرج)- سجادبقایی(تهران)- خلیل پیرپور(اراک)
اجرا: حجت بقایی

(نور موضعی روی بازیگر. آرام قدم برمی‌دارد، به افق خیالی چشم دوخته. صدایش پر از حسرت و اشتیاق است.)

اربعین نزدیک است...
و این دل...
این دلِ آشفته‌ام،
مثل آتشفشانی خاموش‌ناشدنی،
در دلش آتش کربلا زبانه می‌کشد.
سوخته‌ام...
نه از داغ روزگار،
که از شور حسینی،
که از ندای "هل من ناصر"ی که هنوز در گوش زمان می‌پیچد.
کربلا...
ای نگین جان من...
تو کجایی؟
صدایت را...
از دورترین نقطه‌ی زمین هم که باشد،
شنیده‌ام...
رفتم تا آسمان را بشکافم،
تا به تو برسم!
راهی‌ست پیشِ رو،
راهی پر از خاک و عطرِ عشق...
راهی که با هر گامش،
دل را باید کف پا گذاشت.
این پیاده‌روی...
مسیر عاشقان است.
هر پرچمی که در باد می‌رقصد،
گواه است بر بی‌قراری ما.
من،
با اشک‌هایی که نذر جان تو کرده‌ام،
می‌آیم...
تا خاکت را ببوسم،
تا به پرچم‌های آسمانی‌ات پناه ببرم.
دلم آواره‌ی کوچه‌های کربلاست...
کوچه‌هایی که در آن،
هر دیوارش فریاد "یا حسین" دارد،
و هر سنگش،
راز خون و وفا را در سینه نگه داشته.
پای بر خاک سرخت می‌گذارم...
و هر گام،
زخمی از دلم را التیام می‌بخشد.
ابرها گریستند به شوق نگاهت،
بادها،
نوای حرم‌ات را در گوش زمین خواندند...
و کبوتران،
در سکوتِ مطلق،
بال زدند تا ما را با خود ببرند...
به سوی تو.
ای عشق بی‌کران،
ای روح دردی کشیده،
ما هم،
در قطره قطره‌ی خونت جان داده‌ایم...
هر کوچه‌ات
بوی حضور می‌دهد...
بوی حسین...
بوی فاطمه...

(مکث. دستی بر سینه، سر پایین.)

گم شده‌ام در این هیاهو...
بین سنج و دمام،
بین صدای سینه‌زن‌هایی که هر ضربه‌شان،
ضربان قلب من است.
این دلِ تشنه،
این عاشقِ بی‌قرار،
تا دمِ آخر،
ذکرش حسین است.
از تو آموختم، کربلا...
ایثار را...
عشق را...
پایداری را...
این راه،
راه زینب است...
راه خون خدا...
و من...
در میان جمعیتی که مرا نمی‌شناسد،
با دلی خسته،
آمده‌ام تا تو مرا بشناسی.
زیر سایه‌ی پرچم‌ات،
آرام گرفته‌ام...
در دلِ تاریکی،
می‌خواهم نوری شوم...
ذره‌ای در آسمان تو.
اربعین نزدیک است...
دل من آماده‌ست...
آماده برای رفتن...
پیاده،
عاشق،
بی‌قرار...
از میان آتش و خاک و باران اشک،
من می‌آیم...
کربلا!
ای معجزه‌ی عشق جاودان...
با تو پیمان بسته‌ام...
زنده باشم تا جان...
ای راه روشن،
ای خورشیدِ کبود...
من را ببر...
ببر به حرم...
در آغوشت،
جاودانه شوم...

(نور آهسته خاموش می‌شود. بازیگر با چشمانی اشک‌بار، سر فرو می‌اندازد.)
+التماس دعا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۴ ، ۰۸:۴۱

شعر: مذاکره یعنی نفوذ

(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)

مذاکره یعنی نفوذ
در دلِ دژهایِ ما
در حصارِ باور و بنیادِ اندیشه‌ها.
ابرقدرت
با لبخندِ دیپلماتیک می‌آید
اما 
چشم در جیبِ خاکِ ما دوخته‌است.
استعمارگر
با نقشه‌ای نو
بی‌زنجیر
بی‌تفنگ
اما با زبانی که زهرش پنهان است
به میدان می‌آید.
استثمارگر
نه به خون
بلکه 
به نفت و معدن و بازار 
می‌اندیشد
با ارقام
با قرارداد
با واژه‌های قانونیِ مبهم
با لباسی از صلح
و خنجری در آستین.
دشمن
با هزاران تحلیل‌گر می‌آید
با جدول‌ها
داده‌ها
با مأموران بی‌نام و نشان
که ضعف‌ها را 
شناسایی کنند
تا روزی در بحران
پاشنه‌ی آشیل‌مان را بفشارند.
رقیب
با لبخندِ شراکت
زیرساخت‌هامان را 
می‌خواند
تا جایی که 
ما وابسته شویم
و او
بی‌نیاز از ما بماند.
اگر دوست بودند
مذاکره برای چیست؟
دوست
دل را می‌فهمد
گفت‌وگو نمی‌خواهد 
برای مهر ورزیدن.
اما اینان
با ژست‌های مهربان
به‌دنبالِ نفوذند
نه تفاهم.
ما
درونمان را باید بسازیم.
دردِ داخلی
دوای بیرونی ندارد.
اگر ما نسازیم
آنان که ویرانگرند
چگونه خواهند ساخت؟
مذاکره
یعنی: در را بگشای
بگذار بیایند
ببینند
بدانند که چه داریم
و از کجا باید بزنند.
مذاکره
یعنی: 
اجازه دهیم
رازها
راه‌ها
ضعف‌ها
در پرونده‌ی دشمن 
ثبت شود.
مذاکره
اگر با چشمِ باز نباشد
تسلیم است
سرسپردگی‌ست
در لفافِ گفتگو.
مگر می‌شود 
با کسی که
تحریم می‌کند
ترور می‌کند
دشمنان‌مان را مسلح می‌کند
و دوستان‌مان را تهدید
بر سر صلح نشست؟
مگر می‌شود 
به کسی اعتماد کرد
که به نامِ حقوق بشر
ملتی را 
در گرسنگی می‌فشارد؟
نه!
گفت‌وگو
وقتی معنا دارد
که پشت‌مان گرم باشد
به تولید
به اتحاد
به استقلال
ما اگر قوی شویم
مذاکره هم تغییر خواهد کرد.
نه التماس
بلکه چانه‌زنیِ عزتمند.
پس ای جوان
ای بیدار!
به سازندگی بیاندیش
به خودباوری
که هیچ دشمنی
برای ما 
نسخه‌ی نجات نمی‌پیچد.

+روزنوشتهای مشاورتحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۰۴ ، ۰۲:۱۷

واحد خبر کارگروه صلح و سازش ، لنده – گروه خبری توسعه جنوب//دکتر حجت بقایی، مشاور تحقیق و توسعه، با اشاره به آغاز فازهای عمرانی در طرح توسعه آستان مقدس امامزاده سید عمادالدین ولی (ع) در روستای مونه، از شهرستان لنده، این حرکت را گامی مؤثر در راستای پایداری فرهنگی، توسعه متوازن و هویت‌محور در جنوب کشور دانست.

دکتر بقایی که پیش‌تر نیز از این منطقه بازدید کرده بود، اظهار داشت که آشنایی نزدیک با ویژگی‌های تاریخی، طبیعی و انسانی این نقطه، مسئولیتی مضاعف بر دوش او گذاشته است. او افزود: وقتی خبر آغاز ساخت‌وساز و توسعه فضاهای زیارتی و فرهنگی در اطراف بقعه این امامزاده بزرگوار را شنیدم، احساس کردم سکوت در برابر چنین رویدادی نوعی غفلت است؛ لازم است جامعه محلی، مدیران ارشد استان و نهادهای ملی بدانند که چه فرصت ارزشمندی در حال شکل‌گیری‌ست.

«وقتی از توسعه سخن می‌گوییم، منظور فقط بتن، سنگ و سازه نیست؛ ما درباره اتصال ریشه‌های مردم به تاریخ، هویت و باورهایشان صحبت می‌کنیم. ما با یک موقعیت کاملاً ویژه روبه‌رو هستیم؛ امامزاده‌ای با جایگاه مذهبی و فرهنگی غنی، با پشتوانه مردمی و شجره نامه روشنش در دل طبیعت بکر جنوب ایران، که اگر با نگاه دقیق و حمایت همه‌جانبه توسعه یابد، می‌تواند به یکی از پایگاه‌های اصلی زیارت، گردشگری و سرمایه‌گذاری فرهنگی در کشور تبدیل شود.»

وی با اشاره به ویژگی‌های فرهنگی مردم استان گفت: کهگیلویه و بویراحمد یکی از معدود استان‌هایی‌ست که هنوز در برابر موج جهانی‌زدگی و فراموشی سنت‌ها، ایستاده است. به گفته او، در این استان، مؤلفه‌هایی همچون غیرت، فرهنگ ایلی، احترام به نَسَب و پیوند با خاک هنوز زنده و جاری‌اند و هرگونه توسعه در چنین جغرافیایی، چیزی فراتر از توسعه کالبدی خواهد بود.

«کمتر نقطه‌ای در ایران امروز باقی‌مانده که این‌چنین در لایه‌های مختلف زندگی مردم، بتوان رگه‌هایی از اصالت ایرانی را بی‌واسطه لمس کرد. لنده، و به‌ویژه روستاهایی مثل مونه، نه‌فقط میراث‌دار تاریخ، بلکه حافظان بی‌ادعای هویت ایران‌اند. حمایت از توسعه در این‌جا، یعنی پشتیبانی از ستون‌های فرهنگی تمدن ایرانی.»

دکتر بقایی با تأکید بر ابعاد مختلف پروژه، گفت که ایجاد مجموعه‌هایی همچون سوئیت‌های اقامتی، کتابخانه، درمانگاه، خانه عالم و فضاهای فرهنگی، می‌تواند هم گردشگری مذهبی را رونق دهد، هم اقتصاد محلی را متحول کند. به باور او، پیوند میان ایمان و اقتصاد، اگر درست مدیریت شود، سبب ماندگاری جمعیت در روستاها و کاهش مهاجرت خواهد شد.

«فراموش نکنیم که توسعه باید بر پایه‌ی نیازهای فرهنگی و انسانی مردم بومی شکل بگیرد. این طرح، در صورت اجرای اصولی، می‌تواند علاوه بر حفظ شأن زیارتی، یک مدل موفق از "توسعه ریشه‌دار" در ایران معاصر باشد.»

وی همچنین با اشاره به تجارب قبلی‌اش در زمینه پروژه‌های مشابه، تأکید کرد که نقش مردم، سادات محلی و نخبگان فرهنگی منطقه در هدایت این پروژه بی‌بدیل است. به گفته او، اگر این پروژه به دست مردم و برای مردم باشد، بی‌تردید موفق خواهد بود.

در بخش پایانی سخنانش، دکتر بقایی ابراز امیدواری کرد که با همکاری نهادهای اجرایی، فرهنگی و خیّران منطقه، این طرح نه‌تنها به سرانجام برسد، بلکه به الگویی برای توسعه مناطق کمتر دیده‌شده کشور نیز تبدیل شود.

«آنچه امروز در مونه در حال رخ دادن است، یک حرکت ساده عمرانی نیست؛ بلکه آغازی‌ست برای بازگرداندن توجه به مناطقی که هم تاریخ دارند، هم هویت، و هم ظرفیت ساختن آینده.»

 

+خبرنگار آوای رودکوف/ لنده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۴ ، ۱۹:۰۸

از پادگان تا سفره: مستندی که آشپزی سربازی را به صنعتی نو تبدیل می‌کند

سرویس اقتصاد و هنر// در گفتگو با خبرنگار اقتصادی، دکتر حجت بقایی توضیح داد: «مجموعه مستند «آشپزی سربازی» که توسط اینجانب نوشته شده، پروژه‌ای بسیار ارزشمند و نوآورانه است که به بررسی یکی از جنبه‌های کمتر دیده شده زندگی سربازی می‌پردازد؛ یعنی تغذیه و آشپزی در محیط‌های نظامی.»
خبرنگار پرسید: «این موضوع در نگاه اول شاید ساده به نظر برسد، اما چالش‌های ویژه‌ای در این زمینه وجود دارد؟»
دکتر بقایی پاسخ داد: «دقیقاً، محدودیت‌های منابع، زمان و شرایط سخت محیطی، سربازان را با مشکلات متعددی مواجه کرده است. مستند به خوبی نشان می‌دهد که چگونه خلاقیت و ابتکار سربازان توانسته کیفیت تغذیه را با وجود این محدودیت‌ها بهبود بخشد و تاثیر مثبتی بر سلامت جسمی و روانی آنها بگذارد.»
خبرنگار گفت: «ابعاد فرهنگی و اجتماعی این موضوع چقدر مورد توجه قرار گرفته؟»
دکتر بقایی ادامه داد: «این مجموعه به آن بخش هم پرداخته و نشان می‌دهد که تغذیه مناسب در ارتش فقط نیاز جسمی نیست، بلکه عامل کلیدی در حفظ انگیزه، افزایش همبستگی و ارتقای بهره‌وری است.»
وی افزود: «تیم تحقیقاتی ما شامل پژوهشگرانی همچون دکتر علی حسین پور، امید رقابتی، حاج سلمان مهدوی، خلیل پیرپور، فرهاد شهسواری، علی کشاورز ، رضا کبیری و سعید غفاری است که داده‌های میدانی و علمی جمع‌آوری کرده‌اند تا نشان دهند چگونه بهبودهای ساده در آشپزی می‌تواند تاثیر قابل توجهی داشته باشد.»
خبرنگار پرسید: «از نظر اقتصادی چه مزایایی دارد؟»
دکتر بقایی پاسخ داد: «این مستند به مدیران ارتش کمک می‌کند تا با مدیریت بهتر منابع غذایی و راهکارهای خلاقانه هزینه‌ها را کاهش و کیفیت زندگی سربازان را ارتقا دهند. به این ترتیب، «آشپزی سربازی» می‌تواند مدلی برای بهبود سیستم‌های تغذیه‌ای در سازمان‌های بزرگ باشد.»
در پایان، دکتر بقایی تاکید کرد: «ما آماده همکاری با شرکت‌ها، موسسات و علاقه‌مندان صنعت غذا و شیرینی هستیم تا با مشارکت هم پروژه‌های مرتبط را توسعه دهیم و راهکارهای نوآورانه‌ای ارائه کنیم.»
+سرویس هنر و اقتصاد

#آشپزی
#مجموعه_مستند
#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#دکتر_علی_حسین_پور 
#علی_کشاورز
#سلمان_مهدوی
#سعید_غفاری
#فرهاد_شهسواری
#خلیل_پیرپور
#رضا_کبیری
#دکتر_بقایی
#امید_رقابتی
#دکتر_حجت_بقایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۴ ، ۱۷:۱۹

صدای ما بی‌صدا ماند | پشت صحنه‌ای که هیچ‌وقت دیده نمی‌شود

(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)

روزنوشتهای حجت بقایی// برای اینکه صدای شما شنیده نشود، راه‌های زیادی بلدند. کافی‌ست بلد باشی کار کنی، بلد باشی بی‌صدا، بی‌منت، با تمام وجودت بجنگی، تا بلافاصله عینک‌های مخصوص‌شان را بزنند؛ همان‌ها که فقط "خودی‌های خودشان" را می‌بینند.
من خبرنگار بودم. نه از آن‌ها که نامه رسمی با امضای رییس سازمان دارند و هر جا که بروند درها به احترامشان باز می‌شود. من خبرنگار میدانی بودم، پای کار، با لباس خاکی، با دوربین روی شانه، با دست‌های سرد در زمستان و پیاده‌روی در کوچه‌های بی‌نشان. من تهیه‌کننده بودم، تدوینگر، تصویربردار، گرافیست، نویسنده، فیلمنامه‌نویس، همه‌فن‌حریف. نه برای اینکه بخواهم "همه‌کاره" باشم، برای اینکه وقتی کسی نیست، باید خودت باشی برای خودت و برای کاری که دوستش داری.
ولی دوست داشتن کافی نیست.
کار که بلد باشی، آن هم بی‌هیاهو، می‌شوی بخشی از دکور صحنه. همان صحنه‌ای که دیگران روی آن می‌درخشند و تو نور را تنظیم می‌کنی تا آن‌ها بهتر دیده شوند. صدایت اگر هم دربیاید، زیر صدا می‌برند، حذف می‌کنند، تدوین می‌زنند، یا ساده‌تر از همه: نشنیده می‌گیرند.
بعد می‌بینی کسی با چند جعبه شیرینی، چند بسته چای، چند بطری روغن زیتون، و کلی لبخندِ زرورق‌پیچ‌شده، مسیری را می‌دود که تو سال‌ها برایش پیاده‌روی کرده‌ای. نه اینکه بلد نباشی تو هم هدیه ببری، تعارف کنی، لبخند بزنی. نه، فقط خواسته‌ای کار، خودش حرف بزند. فقط خواسته‌ای شرافت حرفه‌ایت را خرج نکنند برای صعود دیگران.
ولی بازی، بازی دیگری‌ست.
سازمان‌ها و ساختارهایی که جای حرفه‌ای‌ها را با زرنگ‌ها، اهل باند و رفاقت، معامله‌گرها و دوزیست‌ها عوض می‌کنند، فقط از بیرون سالم به نظر می‌رسند. درون‌شان اما، پر است از نخاله‌هایی که راه را برای دیده شدن مسدود می‌کنند. عینکی می‌زنند که فقط کسانی را می‌بیند که دیده می‌خواهند شوند، نه آن‌هایی که دیدنی‌اند.
من که ساعت‌های بی‌پایان، شب‌های بی‌خواب، و پروژه‌های بی‌دستمزد را بلعیدم، حالا باید نگاه کنم به همان‌هایی که با کادو رشد کردند، و به خودم بگویم: "نکند من زیادی ساده‌ام؟ نکند زیادی احمقم؟"
اما واقعیت این است که منتظر دیده شدن بودن، در ساختاری که اصولش وارونه چیده شده، نه حماقت است و نه سادگی. تنها اشتباه ما شاید این بود که فکر کردیم اینجا هم می‌شود با کار خوب، جلو رفت. اشتباه کردیم که گمان کردیم کارنامه مهم‌تر از کارت هدیه است، تخصص مهم‌تر از تعارف.
اینجا گاهی دیده نمی‌شوی، چون زیادی واقعی هستی.
ما که کار کردیم، و هنوز هم اگر فرصتش باشد، کار می‌کنیم. نه برای تشویق، نه برای دیده شدن، بلکه چون کار ما، عشق ماست. اما باید بنویسیم، باید بگوییم، باید روایت کنیم. چون سکوت، جای صدای ما را به دیگری می‌دهد. به همان‌هایی که با شیرینی و چای می‌درخشند. ما اگر ننویسیم، تاریخ را آن‌ها خواهند نوشت.
و چه بد تاریخی خواهد شد، اگر روایتِ ما از قلم بیفتد.

+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه
--------------
انتظار، در سایه عدالت

(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)

چشم دوخته‌ام به افق
در پی عدالت
اما سایه‌ها بلندتر شده‌اند
و هر قدمم را 
زیر سنگینی نامرئی‌اش 
حس می‌کنم.
از انتظار عدالت 
دست کشیده دلم
نیوتن می‌گفت 
هر عمل عکسی دارد
اما اینجا 
فقط جواب بدی را می‌بینم
کار خوب 
پشت سکوت پنهان می‌ماند
مثل سایه‌ای که 
هیچ‌کس نمی‌بیند.
رفتم کلاس‌ها
شنیدم از کارما
گفتند فراموش کن بدی را
ولی چیزی که هر روز می‌بینم 
چطور فراموش شود؟
چیزهایی که 
هر روز جلوی چشمم هستند
و من نمی‌توانم 
نادیده‌شان بگیرم.
یک دزد 
لبخند می‌زند و 
با غرور و تشویق می برد
شتر را با بارهای گران
مدیری که با پول دیگران 
بازی می‌کند
کار می کند 
رشد می کند
آقازاده‌ای که حق را می‌بلعد
به آسانی آب خوردن
و همه پرواز کردند
رفتند
و من ماندم و عدالتی گمشده.
کارمایشان را دیده‌ام
ولی چه فایده 
وقتی راه من پر شده
از دیوارهایی که نباید باشند
نگهبانانی که 
مجبور به پذیرششان بودم
و امضاهایی که 
سرنوشت را رقم می‌زنند.
می‌دانم
گاهی 
خودمان با منفعت کوچک
آن‌ها را بزرگ می‌کنیم
اما حالا به من بگو
منتظر کدام عدالت باشم؟
کدام لبخند خدا را باور کنم؟
دزد را می‌شناسم
خدا در قلب من است
عدالت را می‌دانم
خودم را می‌شناسم
اما یک جای کار می‌لنگد
وقتی کسی که جلوی من می آید
بر اصول من نیست
من نباید اینها را ببینم.

+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

#عدالت
#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#شعر_نو 
#شعر_سپید 
#دکتر_حجت_بقایی  
#ادبیات_فارسی
#شعر_پارسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۴ ، ۱۰:۳۳

انتظار، در سایه عدالت

(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)

چشم دوخته‌ام به افق
در پی عدالت
اما سایه‌ها بلندتر شده‌اند
و هر قدمم را 
زیر سنگینی نامرئی‌اش 
حس می‌کنم.
از انتظار عدالت 
دست کشیده دلم
نیوتن می‌گفت 
هر عمل عکسی دارد
اما اینجا 
فقط جواب بدی را می‌بینم
کار خوب 
پشت سکوت پنهان می‌ماند
مثل سایه‌ای که 
هیچ‌کس نمی‌بیند.
رفتم کلاس‌ها
شنیدم از کارما
گفتند فراموش کن بدی را
ولی چیزی که هر روز می‌بینم 
چطور فراموش شود؟
چیزهایی که 
هر روز جلوی چشمم هستند
و من نمی‌توانم 
نادیده‌شان بگیرم.
یک دزد 
لبخند می‌زند و 
با غرور و تشویق می برد
شتر را با بارهای گران
مدیری که با پول دیگران 
بازی می‌کند
کار می کند 
رشد می کند
آقازاده‌ای که حق را می‌بلعد
به آسانی آب خوردن
و همه پرواز کردند
رفتند
و من ماندم و عدالتی گمشده.
کارمایشان را دیده‌ام
ولی چه فایده 
وقتی راه من پر شده
از دیوارهایی که نباید باشند
نگهبانانی که 
مجبور به پذیرششان بودم
و امضاهایی که 
سرنوشت را رقم می‌زنند.
می‌دانم
گاهی 
خودمان با منفعت کوچک
آن‌ها را بزرگ می‌کنیم
اما حالا به من بگو
منتظر کدام عدالت باشم؟
کدام لبخند خدا را باور کنم؟
دزد را می‌شناسم
خدا در قلب من است
عدالت را می‌دانم
خودم را می‌شناسم
اما یک جای کار می‌لنگد
وقتی کسی که جلوی من می آید
بر اصول من نیست
من نباید اینها را ببینم.

+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

#عدالت
#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#شعر_نو 
#شعر_سپید 
#دکتر_حجت_بقایی  
#ادبیات_فارسی
#شعر_پارسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۴ ، ۱۰:۰۵