تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

به زودی

بایگانی

در گفتگو با فودنا مطرح شد :

چشم‌انداز گسترش بازارهای منطقه‌ای؛ نقش استراتژیک پگاه در توسعه صادرات لبنی ایران

اخبار مدیریت// در نشست اخیر خبرنگار شبکه خبری صنایع غذایی(فودنا) با دکتر بقایی، مشاور تحقیق و توسعه، تمرکز بحث بر مسیرهای عملی و راهبردی برای ورود مؤثرتر پگاه به بازارهای کشورهای همسایه، حوزه دریای خزر و خلیج فارس بود.

دکتر بقایی، با نگاهی کل‌نگر و واقع‌گرایانه، مجموعه‌ای از راهکارهای اجرایی و پتانسیل‌های بالفعل منطقه‌ای را برای توسعه بازار این برند باسابقه‌ی ایرانی مطرح کرد.

به باور او، جایگاه فعلی پگاه در بازار داخلی، حاصل چند دهه سرمایه‌گذاری در کیفیت، زنجیره تأمین و تنوع محصول است؛ اما فرصت‌های رشد بیشتر در گرو نگاه فرامرزی و صادرات‌محور خواهد بود. او معتقد است که برای دستیابی به سهم مؤثر از بازارهای همسایه، شرکت باید وارد فاز جدیدی از فعالیت‌های بین‌المللی شود؛ فازی که صرفاً محدود به فروش محصول نهایی نباشد، بلکه بر پایه ایجاد ارتباطات تجاری پایدار، شراکت‌های محلی و سازوکارهای بومی‌سازی شده شکل گیرد.

 
 

در بخش نخست این تحلیل، کشورهای حوزه خلیج فارس مورد توجه قرار گرفتند. دکتر بقایی با اشاره به مزیت‌های رقابتی محصولات لبنی ایرانی، به ویژه در حوزه سلامت‌محور بودن و کیفیت بالا، تأکید کرد که با وجود حضور برندهای رقیب از اروپا و ترکیه، هنوز فضا برای محصولاتی با قیمت رقابتی و طعم بومی‌شده در این بازارها وجود دارد. او توصیه کرد پگاه با ایجاد دفاتر منطقه‌ای فروش، استفاده از شبکه‌های توزیع محلی و ارائه محصولات با بسته‌بندی‌های متناسب با فرهنگ مصرف منطقه، می‌تواند جایگاه خود را تثبیت کند.

از سوی دیگر، کشورهای حاشیه دریای خزر، به ویژه آذربایجان، ترکمنستان، و قزاقستان، ظرفیت‌های مهمی برای صادرات محصولات فرآوری‌شده لبنی دارند. در این حوزه، تأکید بر حمل‌ونقل ریلی و دریایی، استفاده از مزیت جغرافیایی ایران، و توسعه زنجیره سردخانه‌ای در مسیرهای صادراتی، از جمله مواردی بود که در این نشست مطرح شد. دکتر بقایی اعتقاد داشت که پگاه با بهره‌گیری از دیپلماسی اقتصادی منطقه‌ای، می‌تواند قراردادهای بلندمدت با خرده‌فروشان عمده و زنجیره‌های توزیع منطقه‌ای منعقد کند.

در ادامه این گفتگو، بازار افغانستان، عراق و پاکستان نیز به عنوان بازارهای پرپتانسیل اما حساس معرفی شدند. ورود به این بازارها نیازمند شناخت دقیق از ساختارهای توزیع محلی، درک فرهنگ مصرف، و تطبیق بسته‌بندی و زبان تبلیغاتی با شرایط بومی است. به اعتقاد دکتر بقایی، یکی از کلیدهای موفقیت در این مسیر، سرمایه‌گذاری در بازاریابی دیجیتال هدفمند و حضور در نمایشگاه‌های تخصصی صنایع غذایی منطقه‌ای خواهد بود.

او در پایان، بر ضرورت نوسازی تصویر برند پگاه برای بازارهای جهانی تأکید کرد؛ بازتعریفی که باید هم در قالب گرافیکی برند و هم در شیوه روایت داستان محصول و اصالت آن بازتاب یابد. پگاه، به عنوان یکی از قدیمی‌ترین برندهای لبنی ایران، ظرفیت آن را دارد که در بازارهای منطقه‌ای نه تنها به عنوان صادرکننده، بلکه به عنوان شریک تجاری راهبردی شناخته شود.

+گروه خبری لبنیات و صنایع وابسته

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۴ ، ۰۱:۲۷

انتشار غزل «زهره‌ی آتش‌نشین» به یاد شهیده دکتر زهره رسولی

نشریه الکترونیکی یک کتاب//در روزهای اخیر، غزلی با عنوان «زهره‌ی آتش‌نشین» به یاد شهیده دکتر زهره رسولی منتشر شده که با استقبال علاقه‌مندان به شعر آیینی و اجتماعی روبه‌رو شده است. این شعر، پاسداشتی شاعرانه و پراحساس از مقام والای این بانوی پزشک است که در جریان موشک‌باران دشمن، به فیض شهادت نائل آمد.

دکتر حجت بقایی در این غزل، با زبانی گرم و کلاسیک، تصویری حماسی و معنوی از شخصیت شهیده رسولی ترسیم کرده است. شعر با لحنی اندوه‌بار اما سرشار از افتخار آغاز می‌شود:

«به شوق مهر، دل از جان شد جدا، رفتی / میان شعله‌ها آرام، تا خدا رفتی»

اگرچه واژه‌ی «شعله» در بیت نخست ممکن است در ابتدا اشاره‌ای استعاری به آتش به نظر برسد، اما در متن شعر به‌وضوح به فضای انفجار و حمله‌ی موشکی و درگیری با لحظه‌های خطر اشاره دارد.

غزل با بهره‌گیری از مفاهیم والایی چون «ایمان»، «وفاداری»، «شرافت» و «وظیفه»، شخصیت شهیده را نه فقط یک پزشک، بلکه الگویی برای مسئولیت‌پذیری و انسان‌دوستی معرفی می‌کند. استفاده از مضامین آسمانی همچون «نسیم شرافت»، «ستاره»، و «فلک»، نشانگر عروج معنوی زهره رسولی در ذهن شاعر است.

در سطرهایی مانند:

«به جای ناله، پیام وظیفه کردی فاش / به آتش از پی ایمان و اقتدا رفتی»

می‌توان درک کرد که شهادت دکتر رسولی تنها یک فقدان نیست، بلکه پیامی عمیق برای جامعه امروز است: وفاداری به رسالت انسانی تا آخرین لحظه.

شعر «زهره‌ی آتش‌نشین» نه‌تنها یک مرثیه، بلکه تجلیل‌نامه‌ای از شکوه زن ایرانی، پزشکی متعهد، و شهیدی والامقام است که در اوج بحران، وظیفه را بر جان ترجیح داد.

انتشار این اثر، گامی مؤثر در زنده نگه داشتن یاد شهدای گمنام عرصه سلامت و مقاومت است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۴ ، ۰۱:۰۹

مدیریت به سبک ترافل؛ روایتی از رشد مدیران موفق با نگاه بومی

(روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه)

دکتر حجت بقایی، طراح کارگاه آموزشی «مدیریت به سبک ترافل»، در گفت‌وگو با اخبار مدیریت به تشریح روند طراحی این کارگاه و اهمیت توجه به ظرفیت‌های بومی در پرورش مدیران پرداخت.
او با اشاره به دغدغه‌های خود درباره استفاده ناکافی از استعدادها و پتانسیل‌های داخلی در عرصه مدیریت گفت:
«در کشور ما ظرفیت‌های فراوانی وجود دارد که متأسفانه به دلایل مختلف دیده نمی‌شوند یا به شکل درست پرورش داده نمی‌شوند. این موضوع به ویژه در حوزه مدیریت نمود بیشتری دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتم کارگاهی طراحی کنم که ضمن ارائه آموزش‌های مدیریتی کاربردی و عمیق، فرهنگ و قابلیت‌های بومی کشور عزیزمان را نیز برجسته کند.»
دکتر بقایی درباره انتخاب «ترافل» به عنوان نماد اصلی کارگاه توضیح داد:
«ترافل با در زبان محلی قارچ دنبلان کوهی یکی از محصولات ایرانی بسیار ارزشمند، گرانقیمت و در عین حال مظلوم است که در مناطق خاصی از کشور رشد می‌کند. این قارچ ظریف و کمیاب، نیازمند شرایط خاص، مراقبت دقیق و صبر است تا به بهترین کیفیت برسد. این ویژگی‌ها به نظر من کاملاً با روند رشد یک مدیر موفق هماهنگ است؛ مدیری که باید در محیط مناسب رشد کند، صبور باشد، به جزئیات توجه کند و با دقت شرایط را مدیریت نماید. بنابراین، ترافل به عنوان نماد اصلی کارگاه انتخاب شد.»
او اهمیت پرورش مدیران با توجه به پتانسیل‌های بومی را یکی از کلیدی‌ترین اصول این کارگاه دانست و افزود: «باید مدیران آینده ما ابتدا ظرفیت‌ها و امکانات بومی خود را بشناسند و روی آنها سرمایه‌گذاری کنند. ما نباید صرفاً به مدل‌های خارجی تکیه کنیم، بلکه باید بیاموزیم چگونه با استفاده از شرایط، فرهنگ و منابع داخلی، بهترین نتایج را رقم بزنیم. این رویکرد می‌تواند سبک مدیریتی را از سطحی و گذرا به پایدار و اصیل تغییر دهد.»
دکتر بقایی معتقد است این نوع نگاه به مدیریت، زمینه‌ساز تغییرات مثبت در سازمان‌ها و جامعه خواهد شد.
او به مدیران جوان توصیه کرد:
«مثل ترافل باشید؛ با صبر، دقت و حوصله رشد کنید. محیط‌تان را به خوبی بشناسید، از اشتباهات درس بگیرید و هرگز دست از تلاش برای بهتر شدن برندارید. موفقیت واقعی، موفقیتی است عمیق و ماندگار، نه زودگذر و سطحی.»
او در پایان تأکید کرد که پتانسیل‌های بومی کشور ما، همانند ترافل‌های ارزشمند، گنجینه‌هایی ناشناخته‌اند که با مراقبت و توجه درست، می‌توانند به شکوفایی برسند و مسیر توسعه را هموار سازند.
× گفتگو گروه خبری اخبار مدیریت
+ روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۴ ، ۱۹:۳۶

خواهر خواندگی رشت و ترکمنباشی، پیشنهادی برای گسترش ارتباطات علمی، پژوهشی استان گیلان و ترکمنستان

گروه خبری،پژوهشی اقتصاددان شمال)

در گفتگویی صمیمی با دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه ، به بررسی اهمیت و چشم‌اندازهای خواهرخواندگی میان شهر رشت در گیلان و شهر ترکمنباشی در ترکمنستان پرداختیم. این ارتباط جدید، نمونه‌ای بارز از دیپلماسی شهری است که می‌تواند مسیر تازه‌ای برای توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در منطقه خزر باز کند.
دکتر بقایی با تاکید بر ظرفیت‌های بی‌نظیر استان گیلان در حوزه‌های مختلف گفت: «رشت به عنوان مرکز استان، نه تنها به دلیل پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی، بلکه به واسطه زیرساخت‌های علمی و پژوهشی قوی، توانمندی قابل توجهی در برقراری همکاری‌های فرامرزی دارد. دانشگاه گیلان و مراکز تحقیقاتی فعال، می‌توانند نقش محوری در ایجاد تعاملات علمی و تبادل دانش بین دو شهر ایفا کنند.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر، ترکمنباشی با موقعیت استراتژیک خود در کرانه دریای خزر و به عنوان یک بندر مهم، ظرفیت‌های اقتصادی گسترده‌ای دارد که می‌تواند مکمل توانمندی‌های اقتصادی رشت باشد. تعاملات تجاری و گردشگری بین این دو شهر می‌تواند زمینه‌ساز رونق اقتصادی و توسعه پایدار در هر دو سوی مرز شود.»
یکی از نکات کلیدی که بقایی به آن اشاره کرد، اهمیت اشتراکات فرهنگی میان مردمان شمال ایران و ترکمنستان است: «این پیوند تاریخی و فرهنگی، فرصتی بی‌نظیر برای تبادل هنرمندان، برگزاری جشنواره‌های مشترک و حفظ میراث فرهنگی ناملموس ایجاد می‌کند. چنین همکاری‌هایی می‌تواند در تقویت هویت‌های محلی و تقویت پیوندهای مردمی بسیار موثر باشد.»
از نظر دکتر بقایی، حوزه آموزش و پژوهش نیز نقشی حیاتی در این خواهرخواندگی ایفا می‌کند: «همکاری میان دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی دو شهر، علاوه بر تبادل دانشجویان و اساتید، می‌تواند به اجرای پروژه‌های تحقیقاتی مشترک به ویژه در زمینه مسائل زیست‌محیطی و حفاظت از خزر منجر شود. این مسئله اهمیت فراوانی دارد زیرا محیط‌زیست خزر دغدغه مشترک همه کشورهای منطقه است.»
دکتر بقایی همچنین به ابعاد نوین این ارتباط اشاره کرد: «فراتر از همکاری‌های اقتصادی و فرهنگی، خواهرخواندگی رشت و ترکمنباشی می‌تواند به عنوان الگویی برای سایر شهرهای منطقه خزر عمل کند. این نوع تعاملات می‌تواند به شکل‌گیری شبکه‌ای گسترده از همکاری‌های منطقه‌ای بینجامد که در نهایت به ثبات، امنیت و رفاه جمعی در منطقه کمک می‌کند.»
وی در پایان خاطرنشان کرد: «امیدواریم این خواهرخواندگی به معنای واقعی کلمه، پلی مستحکم میان دو ملت باشد و به توسعه پایدار، تقویت دیپلماسی محلی و افزایش سطح زندگی مردم منجر شود. سرمایه‌گذاری در این همکاری‌ها، علاوه بر ایجاد فرصت‌های اقتصادی، می‌تواند زمینه‌ساز ارتقای فرهنگ و افزایش شناخت متقابل میان دو جامعه شود.»
بدون شک، این پیوند تازه، گامی مهم در راستای همگرایی منطقه‌ای و بهره‌برداری هوشمندانه از ظرفیت‌های مشترک فرهنگی و اقتصادی است که می‌تواند مدل موفقی برای سایر شهرها و کشورهای حوزه دریای خزر باشد.
+گروه خبری،پژوهشی اقتصاددان شمال
#توسعه
#گیلان
#ترکمنستان
#رشت
#ترکمنباشی
×روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۴ ، ۱۹:۳۱

به یاد نیما رجب پور ...
سردبیر شهید جنگ ۱۲ روزه ...

شعر: پسر لاهیجان، شهید صدای رسانه

(دکتر حجت بقایی)

نیما
تو در دل حادثه ایستادی
وقتی سایه مرگ بر ما آمد
تو صدای رسانه را حفظ کردی
تا آن که همه رفتند
تو ماندی
و جانت را 
در راه ایستادگی فدا کردی
قرار بود بعد از سال‌ها
به زادگاه سبزت برگردی
لاله‌های لاهیجان چشم‌انتظار بودند
اما سهم تو از روزها
یک غروب خاموش شد
دخترت صدایت زد
اما خون
راه بازگشت را بست
ای پسر وطن
تو رفتی و ما هنوز
به یادت
سکوت می‌کنیم
در عمق درد
ایران
سوگوار توست
اما نامت همیشه زنده است
نیما
در آسمان آرام بگیر
که ما هنوز صدای تو را می‌شنویم
در میان بادهای سبز لاهیجان...
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۴ ، ۲۳:۰۱

ظرفیت‌های مغفول صادراتی: حلزون، فرصتی نوظهور برای ایران در اقتصاد غیرنفتی

شبکه خبری صنایع غذایی // در میان ده‌ها کالای صادراتی که این روزها در فهرست تجارت خارجی ایران مطرح می‌شود، «حلزون» عنوانی است که کمتر شنیده شده، اما پتانسیل بالایی برای ارزآوری دارد. 
حجت بقایی؛مشاور تحقیق و توسعه، در گفت‌وگویی تحلیلی بر ظرفیت‌های کمتر دیده‌شده‌ی صادرات حلزون تأکید دارد و آن را یکی از مسیرهای هوشمندانه برای تنوع‌بخشی به صادرات غیرنفتی کشور می‌داند.
به باور بقایی، حلزون از جمله گونه‌هایی است که در بسیاری از کشورها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ نه‌تنها در سبد غذایی، بلکه در صنایع آرایشی، دارویی و حتی پزشکی. 
متن کامل گفتگو در را در فودنا مطالعه نمایید:

https://www.foodna.com/fa/newsagency/126788/

#فودنا
#صنعت_ایرانی
#حلزون
#مشاور_تحقیق_و_توسعه 
#شبکه_خبری_صنایع_غذایی
×روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۴ ، ۲۰:۳۱

گفتگویی متفاوت با دکتر بقایی، طراح و مجری کارگاه آموزشی «کارآفرینی متخصص اژدهاشناس»


اخبار مدیریت // دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه، با لبخندی که هم نشان از کنجکاوی و هم شور و اشتیاق داشت، شروع کرد: «مدتها دنبال راهی بودم تا مفاهیمی که برایم مهم‌اند، به زبان ساده و جذاب به جامعه هدف منتقل کنم. می‌خواستم روایتی بسازم که هم آموزنده باشد و هم روحیه‌ساز. تا اینکه ایده «متخصص اژدهاشناس» به ذهنم رسید. برایم جالب بود که چطور می‌شود یک موضوع به ظاهر افسانه‌ای را به موتور کارآفرینی و خلاقیت تبدیل کرد.»
دکتر بقایی ادامه داد: «فلسفه «متخصص اژدهاشناس» در اصل یک استعاره است؛ نمادی از کسانی که می‌توانند در دنیای پیچیده و چالش‌برانگیز امروز، خطرات و فرصت‌ها را به خوبی تشخیص دهند و از آنها بهترین بهره را ببرند. شاید به نظر عجیب بیاید، اما این داستان‌هایی که در ظاهر افسانه‌اند، گاهی می‌توانند پله‌ای برای تغییر نگرش و شکستن قالب‌های ذهنی باشند.»
او با چشمانی پر از شور تعریف کرد: «تصور کنید یک جوان جویای کار که بعد از ماه‌ها جستجو، در نهایت به یک قاچاقچی می‌پیوندد تا جنس از چین بیاورد. اما قاچاقچی به طرز مرموزی کشته می‌شود و جوان در کشور بیگانه، گم‌و‌گور می‌شود. کسی کمکش نمی‌کند. تا اینکه به کمک سفارت کشورش، راهی برای بازگشت پیدا می‌کند. اما سرنوشت مثل آن داستان‌های قدیمی، بازی خودش را می‌کند؛ یک لوح با نقش اژدها به او می‌رسد.»
بقایی لبخند زد و گفت: «جوان که نمی‌دانست معنای آن لوح چیست، به طور تصادفی در استقبال خانواده که به فرودگاه آمده بودند، یکی از حاضرین چینی‌زبان به او تعظیم می‌کند و می‌گوید: «استاد اژدهاشناس سلامت باشید.» در آن لحظه همه چیز برایش معنادار شد. فهمید که لوح، مجوزی است برای تحصیل در رشته‌ای عجیب و کمتر شناخته شده؛ اژدهاشناسی.»
او ادامه داد: «جوان با کمک ترجمه لوح، به سرعت وارد دنیای تازه‌ای شد. جالب اینکه حتی توانست نامش را به عنوان متخصص اژدهاشناسی در آن لوح ثبت کند، البته با پرداخت مبلغی. از آن روز به بعد او دیگر فقط یک جوان معمولی نبود، بلکه تبدیل به استاد و متخصص رشته‌ای عجیب شده بود که هیچ‌کس آن را جدی نمی‌گرفت.»
دکتر بقایی با هیجان گفت: «اما این پایان ماجرا نبود؛ او به تدریج کتاب خواند، کلاس گذاشت و کم‌کم موسسه آموزشی راه انداخت. سال‌ها گذشت و فارغ‌التحصیلان اژدهاشناسی در جامعه به دنبال کار بودند. در نهایت، او دانشگاه اژدهاشناسی تاسیس کرد، لباس اژدها طراحی کرد، نقاشی اژدها را گسترش داد، کشتی اژدها ساخت، پارک و حتی شهر اژدها را به وجود آورد.»
او با نگاهی عمیق افزود: «کارآفرینی اژدهاشناس فراتر از یک رشته آموزشی است؛ تبدیل به یک فرهنگ، یک سبک زندگی و منبع درآمد برای نسل آینده شد. اسباب‌بازی‌ها، انیمیشن‌ها و محصولات مختلف با محوریت اژدها خلق شدند و همه علوم به نوعی از تخصص اژدهاشناسی بهره بردند.»
دکتر بقایی در پایان گفت: «این داستان یک شوخی نیست، بلکه نمونه‌ای از قدرت تخیل و خلاقیت در توسعه کسب‌وکارهای نوآورانه است. هر کسی می‌تواند اژدهای خودش را پیدا کند و دنیای خودش را بسازد. به نظر من، اژدهاها نه تنها نابودکننده نیستند، بلکه آغازگر مسیرهای تازه‌اند.»
+گروه خبری اخبار مدیریت 
×روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۴ ، ۱۸:۰۵

 

مدیر مقدس نما و تبعات آن بر سازمانها

 

(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)

 

در گفت‌وگویی شفاف و بی‌واسطه با دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه، به موضوعی پرداخته شد که در بسیاری از سازمان‌ها به‌گونه‌ای نانوشته اما تلخ، وجود دارد؛ حضور مدیران مقدس نما، افرادی که به‌جای نقش راهبر و همراه، به نمادی تبدیل می‌شوند که نقدپذیری در برابرشان ممنوع است. دکتر بقایی با نگاهی دقیق و موشکافانه، از زوایای مختلف این پدیده می‌گوید و آثار آن را بر ساختار و فرهنگ سازمانی به تصویر می‌کشد.

از نظر ایشان، مدیر مقدس نما بیش از آنکه صرفاً جایگاه اداری داشته باشد، به نوعی چهره‌ای مقدس و دور از دسترس بدل می‌شود که هیچ صدایی جرات نزدیک شدن به آن را ندارد. 

این مدیران در ظاهر، نماد ثبات و قدرت‌اند اما پشت این ظاهر، فضایی از سکوت، ترس و محافظه‌کاری شکل می‌گیرد. هر نقدی یا پرسشی که حتی به قصد اصلاح و بهبود باشد، به‌سرعت سرکوب می‌شود و اطرافیان یا سکوت اختیار می‌کنند یا وارد چرخه تملق می‌شوند.

ویژگی بارز مدیران مقدس نما، نقدناپذیری است. آن‌ها حتی زمانی که تصمیمات اشتباه می‌گیرند، خود را از مسئولیت مبرا می‌دانند و دیگران را عامل اجرای آن خطا معرفی می‌کنند. فاصله انسانی و حرفه‌ای این مدیران با کارکنان و حتی همکارانشان به حدی است که گفتگو با آن‌ها بیشتر شبیه انجام یک پروژه سخت و پرمخاطره است تا یک تبادل سالم و سازنده. 

حلقه‌های تملق و محافظان قدرت اطرافشان را گرفته‌اند و اجازه ورود هیچ صدای مخالفی را نمی‌دهند.

هرچند برخی سازمان‌ها ممکن است در کوتاه‌مدت ظاهری آرام و بدون تنش را تجربه کنند، اما دکتر بقایی هشدار می‌دهد که این آرامش ظاهری بسیار شکننده است. 

فرهنگ سکوت و ترس به مرور زمان خلاقیت و نوآوری را می‌کشد و مدیران مقدس نما به تدریج از واقعیت‌های عملیاتی و چالش‌های میدانی دور می‌مانند. این جدایی باعث می‌شود سازمان به یک سیستم بسته و منزوی تبدیل شود که در برابر تغییرات محیطی آسیب‌پذیر است.

از دیدگاه دکتر بقایی، پیامدهای این نوع مدیریت، فراتر از کاهش کارایی و خلاقیت است. فرهنگ سازمانی به گونه‌ای شکل می‌گیرد که کارکنان از پذیرش مسئولیت، طرح ایده و حتی ابراز نظر خود خودداری می‌کنند. این فضای محدود، نیروهای مستقل و خلاق را یا از سازمان می‌راند یا آن‌ها را به سکوت و انفعال وامی‌دارد. 

در نهایت، سازمانی که مدیران مقدس نما در راس آن باشند، با تکیه بر قدرت متمرکز و بدون نقد، به سمت ناکارآمدی و فروپاشی تدریجی پیش می‌رود.

حجت بقایی بر ضرورت هوشمندی و دیپلماسی در مواجهه با چنین مدیرانی تأکید می‌کند. او معتقد است، احترام ظاهری و حفظ آداب حرفه‌ای، باید در کنار ارائه دقیق، مستند و محترمانه انتقادات و پیشنهادات انجام شود. استفاده از واسطه‌های مورد اعتماد مدیر یا افراد میانجی می‌تواند راهکار مناسبی برای انتقال بازخوردهای سازنده باشد.

هر چند می دانم تمرکز در محیطی با چنین مدیرانی بسیار سخت است، اما در کنار پیشنهادی که گفتم، ایجاد فضاهای گفت‌وگوی آزاد و تیمی در لایه‌های پایین‌تر سازمان، می‌تواند فرهنگ نقد و تعامل سالم را به تدریج رشد دهد و زمینه را برای تغییرات بنیادین فراهم کند.

دکتر بقایی هشدار می‌دهد که دو قطبی‌سازی بین مدیر و کارکنان، ایجاد جبهه‌های مقابل یا پرستش مدیر، نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه مسئله را عمیق‌تر می‌کند. مدیر مقدس نما، اغلب محصول یک ساختار فرهنگی ناسالم است و برای اصلاح باید راه دیالوگ هوشمندانه و تغییر فرهنگی را پیش گرفت؛ راهی که به جای تخریب، به بازسازی تدریجی و ارتقای کیفیت تعاملات منجر شود.

در پایان، دکتر حجت بقایی این نکته را برجسته می‌کند که سازمان‌ها بدون تاب‌آوری نقد در راس مدیریت خود، دیر یا زود با پیامدهای ناخوشایند تصمیم‌های بی‌نقد و اصلاح‌نشده روبرو خواهند شد. سازمان سالم و پویا، جایی است که مدیران، به‌جای جایگاه مقدس نما، به عنوان انسان‌هایی قابل نقد و اصلاح دیده شوند، تا چرخه رشد و یادگیری مستمر در آن جاری باشد. این نگاه، نه فقط راهکار مقابله با مدیران مقدس نما بلکه کلید تحول فرهنگی در سازمان‌ها است.

×گروه خبری اخبار مدیریت

#مدیریت

#کارگاه_مدیریت

#مدیر_ایرانی

#حجت_بقایی

+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۴ ، ۱۲:۲۹

گفتگو‌ی شفاف با دکتر بقایی؛ مدیریت و مراحل رشد مدیر آویزان

(تنظیم مصاحبه: گروه خبری اخبار مدیریت)

در یک عصر تابستانی گرم، قراری داشتم، خیابان ضیابری رشت، روبروی فروشگاه اتکا، خانه ای قدیمی که به عنوان محل قرارهای کاری و مصاحبه دکتر حجت بقایی؛ مشاور باسابقه تحقیق و توسعه و پژوهشگر در حوزه مدیریت و تحول سازمانی، استفاده می شه، در دفتر آرام و آفتاب‌گیر دکتر بقایی، صحبت‌مان به یکی از پدیده‌های آشنا و درعین‌حال کمتر واکاوی‌شده در محیط‌های کاری کشیده شد: مدیر آویزان. 
دکتر بقایی که سال‌ها تجربه همکاری با سازمان‌های دولتی و خصوصی را در کارنامه دارد، با نگاهی عمیق و البته اندکی طنزآمیز، به تحلیل این تیپ شخصیتی پرداخت.
«مدیر آویزان رو نمی‌تونیم فقط یک فرد بدونیم؛ اون نماد یک نوع زیست سازمانیه. وقتی می‌گیم مدیر آویزان، در واقع داریم از کسی حرف می‌زنیم که رشدش از مسیر شایستگی عبور نکرده. به‌جای تکیه به مهارت، به افراد با نفوذ تکیه کرده.»
دکتر بقایی به‌وضوح تأکید می‌کند که این پدیده در خلأ شکل نمی‌گیرد؛ «این آدم‌ها در محیط‌هایی شکل می‌گیرن که شفافیت جای خودش رو به رابطه داده. محیط‌هایی که در اون صدای مستقل شنیده نمی‌شه و نتیجه کار مهم‌تر از روابط نیست.»
او چهار مرحله را برای رشد چنین مدیری ترسیم می‌کند؛ مراحلی که به گفته خودش در بیشتر پروژه‌های مشاوره‌ای‌اش بارها و بارها دیده است.
«مرحله اول، تلاش برای دیده شدنه. فرد شروع می‌کنه به ابراز وفاداری و اعلام آمادگی بی‌وقفه. خودش رو همیشه در دسترس نشون می‌ده. توی جلسات، حتی وقتی چیزی برای گفتن نداره، یه چیزی می‌گه. این‌که حرفش مهم باشه یا نه، مسئله نیست؛ فقط باید دیده بشه.»
در مرحله دوم، به گفته بقایی، فرد کم‌کم خودش رو به مراکز قدرت متصل می‌کنه. «دیگه فقط دنبال دیده شدن نیست؛ حالا دنبال وصل شدنه. حتی گاهی با آبدارچی روابط می‌سازه چون اون دسترسی مستقیم به رئیس داره. گاهی مشاور مدیرعامل رو هدف می‌گیره. این ارتباط‌ها کاملاً استراتژیکه؛ برای بالا رفتن، نه همکاری.»
او ادامه می‌دهد: «سومین مرحله، تقلید و رنگ‌آمیزیه. انگار که هویتش رو می‌ذاره کنار و شروع می‌کنه به شبیه شدن. از لباس پوشیدن گرفته تا لحن حرف زدن و حتی اعتقادات. یه جور ازخودبیگانگی آگاهانه است. چون فکر می‌کنه شباهت به قدرت، خودِ قدرته.»
و نهایتاً، آنچه دکتر بقایی آن را مرحله پله‌پله بالا رفتن می‌نامد، زمانی رخ می‌دهد که فرد با همان ابزارها، خود را به موقعیت‌های رسمی‌تر می‌رساند. «اول شاید سرپرست بشه، بعد مدیر داخلی، بعد مدیر بخش... ولی همچنان به بالا وصل می‌مونه. چون می‌دونه رمز موندن، شایستگی نیست؛ وصل بودنه.»
اما آیا این تیپ مدیریتی فقط آسیب‌زاست؟ 
حجت بقایی نگاهی واقع‌بینانه‌تر دارد. «برای سیستم‌های سنتی که مقاومت‌گریزی و اطاعت‌پذیری می‌خوان، مدیر آویزان یه مهره بی‌دردسره. هیچ وقت نه نمی‌گه، دردسر درست نمی‌کنه. برای همین هم گاهی ترجیح داده می‌شه.»
با این حال، او بلافاصله به بهای این انتخاب اشاره می‌کند: «وقتی صندلی‌های مدیریتی رو به افرادی می‌دی که هنر اصلی‌شون روابطه، نه مهارت، سازمان عملاً داره ظرفیت تصمیم‌گیری و نوآوری‌ش رو از دست می‌ده. استقلال فکری حذف می‌شه، فرهنگ چاپلوسی رواج پیدا می‌کنه، و نیروهای شایسته عقب زده می‌شن.»
وقتی از او درباره راه‌حل‌ها می‌پرسیم، بدون مکث پاسخ می‌دهد: «اولین قدم، شفاف‌سازیه. وقتی معیار رشد روشن باشه، آدم‌ها نمی‌تونن فقط با رابطه جلو برن. بعدش باید عملکرد افراد دقیق ثبت و بررسی بشه. مدیر نباید فقط روی حس خوبش به کسی تکیه کنه.»
دکتر بقایی همچنین بر گفت‌وگوهای مستقیم و محترمانه با این افراد تأکید دارد. «خیلی وقت‌ها این افراد از سر فرصت‌طلبی نیست که این مسیر رو انتخاب کردن؛ راه دیگه‌ای بلد نیستن. با گفت‌وگو می‌شه بهشون نشون داد که مسیر رشد واقعی، از توانمندی می‌گذره.»
اما مهم‌تر از همه، الگوسازی‌ست. «وقتی مدیران شایسته در صدر قرار بگیرن، وقتی درباره اون‌ها در سازمان حرف زده بشه، وقتی پاداش بگیرن، پیام به همه مخابره می‌شه که راه رشد، تکیه بر خودته، نه بر آویزان شدن به دیگران.»
در پایان صحبت، دکتر حجت بقایی آرام سری تکان می‌دهد و جمله‌ای می‌گوید که انگار چکیده همه‌ی آن چیزی‌ست که باید درباره این پدیده دانست: «مدیر آویزان بیشتر از اون‌که مقصر باشه، محصوله. محصول یه سیستم ناپایدار. تا فرهنگ سازمانی اصلاح نشه، این مدل رشد هم ادامه خواهد داشت.»
و در این گفت‌وگو، بیش از هر چیز روشن می‌شود که مسئولیتِ مقابله با این پدیده، فقط بر دوش مدیران بالادستی نیست؛ بلکه تمام سازمان باید یاد بگیرد که برای توانمندی ارزش قائل شود، نه فقط برای وصل بودن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۴ ، ۱۱:۰۰

شعرنو : به عشق پسرم

 

(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)

 

دوباره برگشتم...

با دستانی که هنوز

بوی ترانه‌های نگفته می‌دهد

با چشمانی که

تمام راه را

میان غبار و امید

تو را جُستند

به عشق پسرم

از سکوت بیرون آمدم

از پشت پنجره‌ی بی‌صدا

به دلِ خیابان پریدم

نه برای شکایت

نه برای گریه

بلکه برای کاشتن چیزی

که ریشه بزند در آینده

به عشق پسرم

درختی می‌کارم

که سایه‌اش، آرامش باشد

نه ترس، نه تردید

و تو پسرم

بزرگ شده‌ای...

صدای قدم‌هایت

دور می‌شود

اما هنوز

هر نفسِ من

در هوای توست

جامعه را باید ساخت

نه با شعار

با هر آجر کوچکی

که از دلِ مادر

و دست پدر برمی‌آید

می‌خواهم کوچه‌ها را

امن کنم

برای عبور کودکان

که دیگر

کسی نترسد که کجاست

به عشق پسرم

از خویش می‌گذرم

تا شاید دنیا

برای او

بی‌دغدغه‌تر باشد

آینده

اگر نفرین است

برای بی‌تفاوتی ماست

و اگر روشن شود

فقط به نور چشمان فرزندان ماست...

آینده امن 

فقط با دستان ما 

پیش روی فرزندان ماست

---

 

#ایران

#به_عشق_پسرم

#مشاور_تحقیق_و_توسعه

#آینده_جوانان

#شعر_نو

#ترانه_فارسی

#شعر_زیبا 

+ روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۴ ، ۰۵:۵۷