تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

به زودی

بایگانی

قصه خونِ برنج 

(دکتر حجت بقایی)

 

دست‌هایی که

با پینه‌های خاموش

از دل خاک، طلای سفید می‌کشند

حالا

با چشمانِ خیس

به بنادر نگاه می‌کنند

نه برای کشتی ماهیگیر

بلکه برای

بارنامه‌های مافیایی

که بی‌دعوت

وارد می‌شوند

تا لقمه را

از سفره‌های روستا

ببلعند

دولت

شیشه‌های دودی‌اش را بالا کشیده

و مجلس

در سکوتِ صندلی‌های چرخان

رای می‌دهد

به واردکننده‌ها

نه به کشاورز

نه به دختر دم بخت

نه به پسرِ بی‌کار

برنجِ هندی

با لبخند وارد می‌شود

برنجِ گیلانی

با اشک، انبار می‌شود

می‌پوسد

همچون رؤیای نسل‌ها

در سیلوهای فراموشی

زمین

دیگر بوی نان نمی‌دهد

بوی سیاست می‌دهد

بوی دلالی

بوی پشت‌پرده

و ما

می‌پرسیم

نه از خدا

که از قانون‌نویسانِ بی‌قانون:

چرا سهم روستا همیشه «هیچ» است؟

اگر امنیت غذایی

مهم است

چرا سفره‌ی کشاورز، خالی‌تر است

از آمارهای رنگی؟

و اگر «عدالت»

یک شعار است

پس بگذارید آن را

روی قبر کشاورزی بنویسیم

که از غصه فردای فرزندش

در سکوتی دلگیر

سکته کرد

با خطی از اشک

و مرکبی از خون

 

+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۴ ، ۲۳:۵۸

به یاد شهیده دکتر زهره رسولی؛

غزل: زهره‌ی آتش‌نشین

 

به شوق مهر، دل از جان شُد جدا، رفتی

میان شعله‌ها آرام، تا خدا رفتی

در آن دمِ خطر، فکرِ مریض‌ها بودی

نگفتی آه، که در سوز و ماجرا رفتی

نه جان، نه تن، که امیدی برای مردم بود

تو با نسیمِ شرافت، به دل‌صَفا رفتی

نخُفتی از غمِ درد و نیازِ دردمند

به راهِ عشق، تو ای بانوی وفا! رفتی

به جای ناله، پیامِ وظیفه کردی فاش

به آتش از پی ایمان و اقتدا رفتی

ز خاک تا به فلک، نام تو شد پُرآواز

تو ای شکوهِ شهادت، چنین چرا رفتی؟

در آسمانِ بلندت، ستاره کم نَباشد

که با دلی چو سپهر، تو پیش خدا رفتی

 

×سراینده: دکتر حجت بقایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۴ ، ۲۲:۱۵

شعری برای صلح

(حجت بقایی)

پنجره را باز کن
بگذار باد، قصه‌های تازه بیاورد
قصه‌هایی از روزهایی که هنوز نیامده‌اند
هوا که گرم می‌شود
دل، از سنگینی امروز رها می‌شود
و می‌داند که در پس ابرهای تیره
خورشید به آرامی برمی‌خیزد
دست‌هایمان را در دست هم بگذاریم
تا راه‌های تاریک روشن شوند
تا بهار
 دوباره در دل‌ها جوانه بزند
امید، نه در دوردست‌ها
که همین حالا در نفس‌های ما
در نگاه‌های بیدار
در قلب‌هایی که هنوز می‌تپند
پنجره را باز کن
و به فردایی فکر کن
که در آن لبخند
زبان مشترک همه ماست
و صلح
تنها آهنگِ خیابان‌هاست

#صلح
#شعر
#ترانه
روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۴ ، ۰۱:۲۳

فیلمنامه هایی که قصه شان برای علاقمندان منتشر خواهد شد.

 

دکتر حجت بقایی در صفحه شخصی اش نوشت که چند فیلمنامه خود را به صورت کوتاه شده در اختیار رسانه ها خواهد گذاشت، ولی می خواهد طوری بنویسد که هم کوتاه باشد، و هم داستان را برساند هم مخاطب خسته نشود و از همه مهمتر مخاطب تصاویر را در ناخودآگاه خود ببیند،

اسامی برخی فیلمنامه ها به شرح زیر است: 

 

فیلمنامه: "گیسوی بدون پاسپورت" نویسنده: دکتر حجت بقایی ۱۴۰۴

 

و فیلمنامه:"من،رسانه و سگها" نویسنده: دکتر حجت بقایی ۱۴۰۳

 

و فیلمنامه: "این مرد زنها را نمی شناسد" نویسنده: دکتر حجت بقایی ۱۳۹۵ 

و فیلمنامه:"دختر نوجوان من" نویسنده: دکتر حجت بقایی ۱۴۰۱

------

 

Screenplays whose stories will be published for those interested.....

 

Screenplay: "Gisou without a passport" author: Dr. Hojjat Baghaei 2014

and Screenplay: "Me, the media and the dogs" author: Dr. Hojjat Baghaei 2014

and Screenplay: "This man does not know women" author: Dr. Hojjat Baghaei 2016 and Screenplay: "My teenage daughter" author: Dr. Hojjat Baghaei 2014

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۴ ، ۰۱:۰۱

وقتی خاک نفس‌کشیدن را سخت می‌کند؛ بررسی راهکارهای مقابله با کانون‌های گرد و غبار ایران

 

(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)

 

واحد خبر کارگروه صلح و سازش// ایران با قرارگیری در کمربند خشک و نیمه‌خشک جهان و برخورداری از شرایط اقلیمی ویژه، با چالش‌های متعددی در زمینه حفظ منابع طبیعی و مدیریت خاک مواجه است. براساس اعلام رییس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، بیش از ۱۵ میلیون هکتار از عرصه‌های کشور شامل مناطق بیابانی، فوق بحرانی و کانون‌های فعال برداشت گرد و غبار است. این وضعیت، تهدیدی جدی برای محیط زیست، سلامت عمومی و توسعه پایدار کشور محسوب می‌شود.

[عوامل مؤثر در تشدید کانون‌های گرد و غبار]

۱- کاهش بارش‌ها و خشکسالی‌های مکرر: کاهش میزان بارش در سال‌های اخیر سبب کاهش پوشش گیاهی و افزایش سطح خاک‌های آسیب‌پذیر شده است. این مساله زمینه‌ساز فعالیت گسترده کانون‌های گرد و غبار شده است.

۲-تخریب پوشش گیاهی: سوءمدیریت منابع طبیعی، چرای بی‌رویه دام، و تغییر کاربری زمین‌ها باعث تخریب پوشش گیاهی شده که به نوبه خود پایداری خاک را کاهش داده است.

۳-تاثیر تحریم‌ها بر محیط زیست: محدودیت‌های اقتصادی و کاهش سرمایه‌گذاری‌ها در حوزه‌های حفاظت محیط زیست، منابع آب و فناوری‌های نوین مقابله با گرد و غبار، این بحران را تشدید کرده است.

(رویکردهای پیشنهادی برای مقابله و مدیریت کانون‌های گرد و غبار)

از دیدگاه اساتید من ، مقابله با پدیده گرد و غبار نیازمند رویکردهای نوآورانه، علمی و جامع است که شامل موارد زیر می‌شود:

الف/استفاده از فناوری‌های نوین پایش و مدل‌سازی: توسعه سامانه‌های هوشمند پایش وضعیت خاک، پوشش گیاهی و تغییرات اقلیمی به منظور پیش‌بینی و مدیریت بحران گرد و غبار.

ب/بازسازی و تقویت پوشش گیاهی بومی: اجرای طرح‌های کاشت درختان و گیاهان مقاوم به خشکی در مناطق بحرانی به همراه توسعه فناوری‌های نوین آبیاری و احیای منابع آب زیرزمینی.

پ/ارتقای مدیریت منابع طبیعی: بازنگری در سیاست‌های چرای دام، جلوگیری از تغییر کاربری غیرمجاز اراضی و تقویت مشارکت جوامع محلی در حفاظت از عرصه‌های طبیعی.

ج/همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی: گرد و غبار غالباً فرامرزی است، بنابراین همکاری‌های منطقه‌ای برای مدیریت منابع آب و خاک و مقابله با عوامل زیست‌محیطی ضروری است.

د/افزایش سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه: علی‌رغم تحریم‌ها، باید راهکارهایی برای جذب منابع مالی و فناوری‌های نوین در حوزه محیط زیست و مقابله با گرد و غبار ایجاد کرد؛ مانند توسعه همکاری‌های دانشگاهی و بخش خصوصی.

در خاتمه این نوشته می خواهم به این نتیجه‌برسیم که : بحران گرد و غبار در ایران یک مساله چندبعدی است که ریشه در تغییرات اقلیمی، سوءمدیریت منابع و محدودیت‌های اقتصادی دارد. راهکارهای مقابله‌ای موفق تنها با رویکردهای علمی، فناوری‌محور و مدیریت یکپارچه امکان‌پذیر است. به‌عنوان یک مشاور امین، توصیه می‌شود که پروژه‌های تحقیقاتی با رویکرد توسعه پایدار، افزایش ظرفیت‌های فناورانه و تقویت همکاری‌های بین‌بخشی در اولویت قرار گیرد تا ایران بتواند ضمن کاهش اثرات منفی گرد و غبار، از منابع طبیعی خود حفاظت کند و آینده‌ای پایدار را رقم بزند.

+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۴ ، ۲۰:۴۱

«تایتانیکِ پدرانه؛ داستان ساختنِ پیوندی که هیچ‌گاه غرق نمی‌شود»

 

گروه خبری اخبار مدیریت// در دنیای امروز که زمان‌ها کوتاه و فرصت‌ها اندک است، بسیاری از والدین دغدغه‌ی برقراری ارتباط عمیق با فرزندان‌شان را دارند. داستان پدری که تصمیم گرفت برای پسرش «تایتانیک» بسازد، نه تنها روایت یک کاردستی بزرگ و منحصر به فرد است، بلکه درسی عمیق درباره‌ی اهمیت همراهی و آموزش در مسیر رشد فرزند را به ما می‌آموزد.

دکتر حجت بقایی، مشاور تحقیق و توسعه، معتقد است که این نوع فعالیت‌های مشترک بین والدین و فرزندان، بیش از آنچه به نظر می‌رسد، تاثیرگذار است. او توضیح می‌دهد که «زمانی که پدر و مادر، همراه با کودک خود پروژه‌ای را آغاز می‌کنند، علاوه بر آموزش مهارت‌های فنی و خلاقیت، فرصتی برای ایجاد اعتماد، همدلی و انتقال ارزش‌های زندگی فراهم می‌کنند.» در این داستان، پدر با ساختن تایتانیک نه صرفاً یک کشتی، بلکه پلی برای ارتباط با پسرش ساخت که سال‌ها بر دل هر دو باقی ماند.

مسیر ساختن این کشتی نمادین، چهار سال به طول انجامید؛ زمانی که پدر به تدریج و با صبر و حوصله قطعاتی را تهیه کرد و در کنار پسرش آن‌ها را سر هم نمود. این فرآیند ماه‌ها و سال‌ها طول کشید و در این مدت، پدر با جملات الهام بخش ، دلگرم‌کننده‌اش نه فقط مهارت‌های ساختن را آموزش داد، بلکه عشق به تلاش و استمرار را در ذهن فرزندش نهادینه کرد. دکتر بقایی بر این نکته تاکید دارد که «این نوع آموزش‌های غیرمستقیم و همراه با عمل، عمق یادگیری را افزایش می‌دهد و تبدیل به خاطره‌ای ماندگار می‌شود که فرزند در تمام زندگی با خود دارد.»

با رفتن پسر به مدرسه، طبیعتاً فاصله‌ی زمانی بین آن دو بیشتر شد و سرانجام پدر ساخت پروژه را متوقف کرد. اما یادگار آن تایتانیک در گوشه‌ای باقی ماند، نمادی از آن سرمایه‌گذاری بی‌بدیل پدر در رابطه‌ای که هیچ قیمت مادی برایش وجود ندارد. اطرافیان هرچند معتقد بودند که هزینه‌ی ساختن این کشتی بسیار زیاد است، اما پدر و مادر کودک به درستی این هزینه را نوعی سرمایه‌گذاری بی‌نظیر می‌دیدند؛ سرمایه‌ای که میلیاردها برابر ارزشمندتر از هر هزینه‌ی مادی است.

دکتر بقایی یادآور می‌شود که «این داستان، نمونه‌ای بی‌نظیر از کارکرد تربیتی و احساسی یک والد در مسیر رشد کودک است. آنچه به ظاهر یک ساختن ساده به نظر می‌رسد، در واقع زمینه‌ساز تقویت مهارت‌های زندگی، اعتماد به نفس و حس مسئولیت‌پذیری است که کودک را برای زندگی آینده آماده می‌کند.»

در نهایت، پدر امیدوار است که پسرش روزی ناخدای خوبی برای کشتی زندگی‌اش باشد؛ یعنی فردی مسئول، با اعتماد به نفس و آگاه به مسیرش. این آرزو، نتیجه‌ی نه تنها سال‌ها همراهی در ساخت یک کشتی، بلکه سال‌ها همدلی و همراهی در زندگی است.

شاید هر پدری نتواند تایتانیک بسازد، اما می‌تواند هر آنچه فرزندش دوست دارد، بسازد و ساختن و ساخته شدن در مسیر زندگی را به او بیاموزد. همان طور که دکتر بقایی اشاره می‌کند، «آنچه اهمیت دارد این است که والدین زمان و انرژی خود را صرف همراهی و ساختن در کنار فرزندان کنند؛ این همراهی‌ها ملکه ذهن کودک می‌شود و تاثیری عمیق و ماندگار خواهد داشت.»

بنابراین، ساختن یک کشتی، یک ماشین، عروسک یا هر چیز دیگر نه فقط آموزش یک مهارت بلکه ایجاد پیوندی است که حتی سرنوشت هم نمی‌تواند آن را بشکند. ((این تایتانیک پدرانه است؛ کشتی‌ای که هیچگاه غرق نمی‌شود.))

 

در پایان این گزارش این شعر زیبا از طرف دکتر بقایی تقدیم به پدران عاشق و مهربان  :

 

شعر: تایتانیکِ پدر و پسر

 

(دکتر حجت بقایی)

 

پسر

خواست کشتی‌ای بزرگ

آن هم تایتانیک

پدر

گشت در کوچه و بازار

تایتانیک پیدا نشد

شروع به ساختن کرد

دست در دست زمان گذاشت

تکه‌ها را یکی یکی جمع کرد

هر قطعه

چون حرفی بود از عشقِ بی‌صدا

ماه‌ها گذشت

سال‌ها چون قطره‌های باران

پدر و پسر

با هم ساختند

نه فقط چوب و میخ

که لحظه‌های بودن را

لحظه‌های یاد گرفتن را

پدر می‌گفت:

«کشتی‌ات را بساز

همراهش باش

درس‌ها اینجاست

در هر قطعه، در هر تکه»

پسر می‌خندید

و با چشم‌های پر از خیال

آموخت ساختن را

اما بیشتر

آموخت کنار بودن را

چهار سال گذشت

پسر رفت مدرسه

تایتانیک ماند، کنار دیوار

مثل خاطره‌ای که همیشه

قلب را گرم می‌کند

دیگران

گفتند: «خیلی گران تمام شد»

پدر

می‌گفت: «می‌ارزد

چون در کنار او بودم

و این سرمایه‌ایست

بی‌قیمت و بی‌انتها»

دکتر بقایی می‌گوید:

«همراهی، بهترین آموزش است

ساختن با هم

ملکه ذهن کودکی‌ست که فردا را می‌سازد»

امید پدر

این است که پسرش

ناخدای خوبی شود

برای کشتی زندگی‌اش

و شاید

هر پدری

می‌تواند

یک تایتانیک بسازد

با هر چیزی که فرزندش دوست دارد

با هر لحظه کنار هم بودن

ساختن

فقط آموزش نیست

یک عشق است

یک پیوند

یک سفر بی‌پایان

و این

تایتانیکِ واقعی است

که هیچگاه

غرق نمی‌شود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۴ ، ۰۸:۵۰

در هیاهوی دنیای رسانه ها
واژه همدلی
بر سطرِ آخرِ گزارش‌ها
ماسیده است
نه واژه‌ای‌ست برای فریاد
نه شعاری برای راضی‌کردنِ ذهنِ مدیران
بلکه
سکوتی‌ست عمیق
در چشم‌هایی که فقط می‌شنوند
همه همدلیم 
در حالی که
اشکهایشان جاریست
در میان فریاد کسانی که 
به همدلی افتخار می کنند
نه برای پاسخ دادن
مسئولی هست
نه برای بودن
دلیلی
و در این میان 
گاهی
در اتاق‌های سردِ جلسه
کسی هست که نمی‌خواهد بدرخشد
فقط
چراغی‌ست
روشن در میانه‌ی تاریکیِ رقابت‌ها
او نمی‌خواهد برنده باشد
نمی‌خواهد چیزی را  
ثابت کند
فقط
می‌بیند
می‌شنود
می‌ماند
و ما
شاید بارها از کنارش گذشته‌ایم
بی‌آن‌که بفهمیم
همدلی چه شکلِ گمنامی دارد
چه شانه‌های خاموشی
در دنیایی که "درک"
با "ادعا" اشتباه گرفته می‌شود
همدل بودن
تمرین است
استعداد نمی خواهد
و من
می‌گردم در اطرافم
به دنبال آن انگشت‌شمار
کسانی که
در حاشیه‌ها نشسته‌اند
و جهان را
بی‌هیاهو
یاری می‌کنند
آن‌ها
در بنرها نیستند
اما در نبضِ رابطه‌ها می‌تپند
در جمله‌ای ناتمام
در گوشه قلبها می درخشند
در نگاهی بی‌قضاوت
در حضوری که فریاد نمی‌زند
اما هست
____
× دکتر حجت بقایی _ بعد از رفتن به آستانه اشرفیه، برای برنامه ای برای شبکه یک سیما- حالم بدجور دگرگون شده است.کاش نرفته بودم...

https://shereno.com/80473/72467/689759.html

#شعر_نو
#همدلی
#شعر_سپید
#حجت_بقایی
+روزنوشت مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۰۴ ، ۲۲:۲۳

لنده، شهری مظلوم با پتانسیل‌های بی‌نظیر برای پیشرفت و جذب سرمایه
(دکتر حجت بقایی؛ خبرنگار آوای رودکوف)

شهر لنده، یکی از شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد، در دل طبیعت زیبای جنوب غرب ایران واقع شده است. این شهر با وجود دارا بودن ظرفیت‌ها و توانمندی‌های فراوان، تاکنون مظلوم واقع شده و نتوانسته به جایگاه واقعی خود در توسعه اقتصادی و اجتماعی دست یابد.
لنده با منابع طبیعی غنی، چشم‌اندازهای بکر گردشگری و مردمی مهمان‌نواز، فرصتی طلایی برای سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف از جمله گردشگری، کشاورزی، صنعت و خدمات محسوب می‌شود. وجود زمین‌های مستعد کشاورزی و آب و هوای مناسب، می‌تواند زمینه‌ساز توسعه محصولات کشاورزی و باغداری باشد.
با این حال، نبود زیرساخت‌های مناسب، کمبود توجه مسئولان و ضعف در جذب سرمایه‌گذار باعث شده تا ظرفیت‌های بالقوه این شهر به صورت کامل شکوفا نشود. کارشناسان و فعالان اقتصادی معتقدند که با برنامه‌ریزی هدفمند و حمایت مسئولان استانی و ملی، لنده می‌تواند به قطب اقتصادی منطقه تبدیل شود و نقش مهمی در توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد ایفا کند.
مردم لنده امید دارند که مسئولان با نگاه ویژه به این شهر مظلوم، زمینه‌های رشد و توسعه را فراهم آورند و با جذب سرمایه‌های داخلی و خارجی، آینده‌ای روشن برای این منطقه رقم بخورد.
شهر لنده، با همه ظرفیت‌ها و استعدادهای نهفته‌اش، آماده است تا به یکی از شهرهای نمونه در استان و کشور تبدیل شود؛ شهری که نه تنها مظلوم نیست بلکه در مسیر پیشرفت و شکوفایی قرار دارد.
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۴ ، ۲۳:۳۲

پیام تسلیت دکتر بقایی به مناسبت درگذشت استاد عباس انواری

 

بسمه تعالی

درگذشت نابهنگام ریاست اسبق دانشگاه صنعتی شریف، جناب آقای
دکتر عباس انواری، استاد تمام و رئیس اسبق دانشگاه صنعتی شریف
 موجب تأثر و تألم فراوان گردید. خدمات برجسته و نقش مؤثر ایشان در اعتلای علمی و پژوهشی دانشگاه صنعتی شریف و جامعه علمی کشور، همواره مایه افتخار و یادآور تلاش‌های ارزشمندشان خواهد بود.
اینجانب، دکتر بقایی، به نمایندگی از مشاوران تحقیق و توسعه و به عنوان عضو آزاد تعاونی کارآفرینان شریف، این ضایعه بزرگ را به خانواده محترم ایشان، دانشگاه صنعتی شریف و کلیه همکاران و شاگردان عزیز تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن فقید سعید رحمت واسعه و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت دارم.
با تجدید احترام،

دکتر حجت بقایی
مشاور تحقیق و توسعه
عضو آزاد تعاونی کارآفرینان شریف

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۴ ، ۱۳:۰۴

کارگاه : زندگی نبرد بی پایان
( نشریه الکترونیکی کارگاه آموزشی )

در جهانی که تجربه زیستن برای بسیاری از جوانان، محدود به قاب سرد مانیتور شده، آموزش واقعیات زندگی دیگر یک انتخاب نیست، یک ضرورت است. کارگاه‌هایی مانند «زندگی، نبرد بی‌پایان...» تلاشی جدی برای برداشتن این پرده‌های مجازی‌اند؛ پرده‌هایی که باعث شده‌اند جوان امروزی احساس را با ایموجی تعریف کند، درد را با هشتگ بنویسد و حقیقت را تنها در انعکاس صفحه‌نمایش خود جست‌وجو کند.
هدف این کارگاه نه فقط انتقال اطلاعات، بلکه لمس کردن زندگی است. لمس سختی‌ها، کشمکش‌ها، تلاش‌ها، و امیدهایی که در دل هر نبرد نهفته است.

 بقایی معتقد است؛ جوان امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد تا با مفاهیم اصیل روبه‌رو شود؛ با چالش‌هایی که قابل اسکرول کردن نیستند و با مسائلی که «دکمه خروج» ندارند.
در این فضا، دکتر حجت بقایی با طراحی و برگزاری این کارگاه کوشیده‌است بستری بسازد که در آن جوان بتواند زندگی را به جای دیدن، حس کند. تصمیم‌گیری، مواجهه با شکست، بازسازی خود، و فهم معنای واقعی پایداری، نکاتی هستند که با تمرین و تجربه به‌دست می‌آیند، نه با تماشای کلیپ یا خواندن نقل‌قول.
اینجا سخن از زنده کردن واقعیت‌هاست؛ از آن زندگی پنهان‌شده پشت افکت‌ها و فیلترها. کارگاه «زندگی، نبرد بی‌پایان...» دعوتی است برای عبور از ظاهر و رسیدن به جوهره. جایی که زندگی، با همه زیبایی‌ها و تلخی‌هایش، به تصویر کشیده نمی‌شود؛ بلکه تجربه می‌شود.

دکتر بقایی در مورد نحوه اجرا می گوید : اجرا را متوقف کردم و ترجیح می دهم ظرفیت کارگاهها بیست نفر باشد ، می خواهم این نماد را حفظ کنم؛
بیست جوان، بیست نگاه، بیست سرگذشت ناتمام.
وقتی بیست نفر دور یک میز می‌نشینند تا از زندگی بگویند (نه آنچه دیده‌اند، بلکه آنچه ندیده‌اند) چیزی عمیق‌تر از گفتگو شکل می‌گیرد: مواجهه. مواجهه با خود، با دیگری، و با جهانی که دیگر نمی‌توان آن را با یک اسکرین لمس کرد.
در این کارگاه، بیست جوان با خود واقعی‌شان روبه‌رو می‌شوند؛ دور از هیاهوی فضای مجازی، جایی که نه فالوئر مهم است و نه لایک، بلکه آن چیزی اهمیت دارد که در دل و ذهن شکل می‌گیرد. 
آن‌ها می‌آموزند که زندگی فقط مجموعه‌ای از پست‌ها و استوری‌ها نیست، بلکه نبردی است بی‌پایان با تردید، ترس، امید، و اراده.
این «بیست» تنها عدد نیست؛ نماد نسلی است که نیاز دارد دوباره معنای زندگی را کشف کند. نسلی که اگرچه با فناوری بزرگ شده، اما هنوز تشنه لمس واقعیت است. و این کارگاه، گامی است در جهت همین بازکشف؛ تلاشی برای زنده کردن آنچه در ازدحام تصویرها و صداهای دیجیتال، کم‌کم فراموش شده: زندگی واقعی.

+خبرنگار نشریه کارگاه آموزشی

×روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۴ ، ۱۱:۳۶