تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

به زودی

بایگانی

از فیلمنامه «دختر نوجوان» تا قصه‌ای با موضوع آتش بس: نگاه تازه به بحران‌های نوجوانی/گزارش نقدی درباره‌ی شعر «نوجوان بین آتش بس در استرس جنگ»


ویرانیوز، سرویس فرهنگ وهنر// متن شعر با عنوان «نوجوان بین آتش بس در استرس جنگ»، تصویری عمیق و شاعرانه از دغدغه‌ها و اضطراب‌های نوجوانی در زمان جنگ و تحریم ارائه می‌دهد.
این اثر که از زاویه دید یک نوجوان نوشته شده، به خوبی فضای روانی و اجتماعیِ مخاطبان نوجوان را در شرایط بحرانی نمایش می‌دهد.
نکته جالب توجه این است که دکتر حجت بقایی پیش‌تر فیلمنامه‌ای با عنوان «دختر نوجوان» را نوشته بود که متأسفانه فرصت تولید نیافت، اما او این قصه را به شکل یک شعر و قصه شاعرانه درآورد. 
این تبدیل از فیلمنامه به شعر، باعث شده تا بار احساسی و ذهنی موضوع بیشتر و بهتر به مخاطب منتقل شود. زبان شعر ساده و در عین حال پر از تصاویر تأثیرگذار است که به خوبی تنش درونی و بیرونی نوجوان را به نمایش می‌گذارد.
شعر با تکرار «من نوجوانم» به مخاطب تاکید می‌کند که این روایت از زبان خود نوجوان است و او را در مرکز قصه قرار می‌دهد. استفاده از تضادها مثل «آتش بس که هنوز بوی دود و خون می‌دهد» و «زندگی کردن حتی وقتی نفس‌ها در قفس است»، فضای ناامنی و در عین حال امیدواری را همزمان بیان می‌کند.
در طول شعر، نوجوان بین فشارهای جنگ، استرس تحریم، اضطراب آینده، و تلاش برای حفظ زندگی عادی گیر کرده است. این تنش‌ها به خوبی منتقل شده‌اند و مخاطب می‌تواند حس سردرگمی، ترس و آرزوهای نوجوان را لمس کند.
همچنین اشاره به امتحان‌های زندگی به عنوان امتحان‌های بی‌رحم، استعاره‌ای هوشمندانه و قوی برای فشارهای غیرقابل پیش‌بینی دوران نوجوانی در شرایط جنگ است.
از لحاظ ساختاری، شعر فاقد قافیه‌های دقیق است و بیشتر به سمت شعر نو و آزاد حرکت کرده است که متناسب با فضای پراسترس و پراکنده ذهنی نوجوان است. 
این انتخاب به بیان طبیعی‌تر و ملموس‌تر احساسات کمک کرده است.
با این حال، گاهی حجم احساسات و تکرار مفاهیم، ممکن است کمی باعث شود مخاطب در برخی بخش‌ها احساس یکنواختی کند. از طرفی، در برخی قسمت‌ها مانند «تفریح کجاست وقتی صدای جنگ در گوش‌هایمان می‌پیچد؟» انتظار می‌رود کمی عمق بیشتری به جنبه‌های مثبت زندگی نوجوانان داده شود تا تعادل برقرار شود.
در مجموع، این شعر توانسته است تصویری زنده و تأثیرگذار از حال و هوای نوجوانان در شرایط جنگ و بحران ارائه دهد. 
تبدیل یک فیلمنامه به شعر، فرصت بیانی جدید و جذابی را فراهم کرده و حس صداقت و خامی روایت را حفظ کرده است. این اثر می‌تواند به عنوان یک سند فرهنگی-اجتماعی، پیام‌آور دغدغه‌های نسل نوجوان در زمانه‌ای پرتنش باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۴ ، ۲۳:۴۸

 

زندگی آسون‌تر نمی‌شود

نه با امید، نه با گریه، نه با فرار

زندگی فقط ادامه دارد

با ضربان قلبی که گاه خسته است

و گاهی مشتاق 

این تو هستی که باید قوی‌تر شوی

مثل 

ریشه‌ای که در خاک سخت می‌جوشد

مثل آتشی که در باد و طوفان

خاموش نمی شود

مثل نوری که 

حتی در تاریکی می‌درخشد

گاهی فهمیدن رازهای زندگی

دردناک‌تر از ندانستن است

آگاهی 

دست‌بوس آرامش نیست

بلکه بوسه‌ای سرد 

بر شانه‌های شکسته‌است

انسان را داغان می‌کند این آگاهی

تا جایی که گاهی می‌خواهی چشم‌هایت را ببندی

از صدای جهان فرار کنی

ولی جهان همیشه هست

حتی وقتی تو نیستی

کنجکاو رازهای دنیا نباش

یا شاید باش

ولی فاصله‌ات را حفظ کن

و زندگی کن، نه برای فهمیدن

فقط برای بودن

برای نفس کشیدن

برای دیدن یک غروب ساده

برای لمس یک دست

برای دیدن یک لبخند

شنیدن صدای خنده

زندگی بدون کنجکاوی

مثل مردن است

بی‌رنگ و بی‌صدا

اما کنجکاوی هم گاهی

مثل 

شاخ و برگ خشکیده درختی در زمستان است

که فقط زخم می‌زند

این است زندگی

یک مسیر سخت و پیچیده

پر از سوال‌های بی‌پاسخ

پر از دردهای نهفته

پر از زیبایی‌هایی که 

فقط به چشم دل دیده می‌شود

زندگی مثل آب روان است

نمی‌شود گرفتش، نمی‌شود نگهش داشت

باید آن را رها کرد

و دید 

که چگونه خودش راهش را پیدا می‌کند

در دل سنگ و خاک و زمان

تو قوی‌تر از دردها هستی

قوی‌تر از شک‌ها

قوی‌تر از روزهایی که فکر می‌کنی نمی‌توانی

چون زندگی یعنی ادامه دادن

حتی وقتی دلت می‌خواهد بایستی

پس زندگی کن

با تمام دردها

با تمام سوال‌ها

با تمام سکوت‌ها

با تمام لبخندها

چون همین است زندگی

نه بیشتر، نه کمتر

 

+دکتر حجت بقایی ؛

کارگاه زندگی نبرد بی پایان ۲۲شهریور ۱۴۰۲

 

https://anoosha96.blogfa.com/post/5008

 

#شعر_نو

#شعر_سپید

#دکتر_بقایی

#زندگی

#حجت_بقایی

#کارگاه_زندگی_نبرد_بی_پایان

+ روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۴ ، ۲۲:۲۲

بیایید همدلی را عمل کنیم؛ انتشار ایده و طرح برنامه‌ای برای نزدیک‌تر شدن به انسانیت

(گروه خبری اخبار مدیریت)

 

دکتر حجت بقایی، طراح و نویسنده برنامه «بیایید همدلی را عمل کنیم»، از ضرورت تولید چنین برنامه‌ای در شرایط امروز جامعه می‌گوید. او معتقد است که فاصله‌های اجتماعی و فردی روز به روز بیشتر می‌شود و این موضوع نیاز به توجهی ویژه و عملی را می‌طلبد. برنامه‌ای که نه تنها به تئوری همدلی بپردازد، بلکه آن را به شکل عملی در زندگی روزمره مردم جاری کند.

بقایی تاکید می‌کند که همدلی صرفاً یک احساس نیست، بلکه عملی است که باید در رفتارها و برخوردهای روزانه تجلی یابد. به همین دلیل، آیتم‌های برنامه طوری طراحی شده‌اند تا مخاطب را به مشارکت مستقیم و فعال در این مسیر دعوت کنند. هر بخش از برنامه با هدف ایجاد فضای تعاملی و ایجاد حس مسئولیت اجتماعی شکل گرفته است.

در ساختار برنامه، آیتم‌های متنوعی قرار گرفته که هر یک به شکلی خاص به موضوع همدلی می‌پردازند؛ از روایت‌های واقعی و داستان‌های تاثیرگذار گرفته تا کارگاه‌های آموزشی و پیشنهادهای عملی برای تقویت مهارت‌های ارتباطی. این ترکیب متنوع باعث شده تا مخاطب بتواند با هر علاقه و دغدغه‌ای، نقطه شروعی برای تمرین همدلی پیدا کند.

دکتر بقایی باور دارد که برنامه «بیایید همدلی را عمل کنیم» باید یک حرکت جمعی باشد. او از همه اقشار جامعه، به ویژه نهادهای فرهنگی، رسانه‌ها و گروه‌های مردمی دعوت می‌کند تا در تولید محتوا و اجرای برنامه مشارکت فعال داشته باشند. این مشارکت می‌تواند هم به شکل ارائه پیشنهادات و ایده‌ها و هم به صورت حضور در آیتم‌های مختلف برنامه صورت گیرد.

ضرورت چنین برنامه‌ای از آنجا ناشی می‌شود که در دنیای امروز، با وجود همه پیشرفت‌های تکنولوژیک و ارتباطی، ارتباط انسانی و درک متقابل به شدت آسیب دیده است.

«بیایید همدلی را عمل کنیم» قصد دارد این خلأ را پر کند و زمینه‌ساز ایجاد جامعه‌ای همدل‌تر و مهربان‌تر شود.

 

دکتر حجت بقایی، در ادامه درباره اهمیت حمایت و مشارکت گروه‌های مختلف در ساخت و گسترش برنامه «بیایید همدلی را عمل کنیم» تأکید می‌کند. 

او معتقد است که تحقق هدف برنامه بدون همراهی و حمایت فعال نهادها و شخصیت‌های مختلف امکان‌پذیر نیست.

از حامیان مالی و اسپانسرها دعوت می‌شود تا با سرمایه‌گذاری در تولید و پخش برنامه، نقش کلیدی خود را در ترویج فرهنگ همدلی ایفا کنند. این حمایت‌ها می‌تواند شامل تامین هزینه‌های فنی، تبلیغات و تولید محتوا باشد که نه تنها موجب دیده شدن برند و افزایش اعتبار اجتماعی آنها می‌شود، بلکه آنها را به عنوان پیشگامان مسئولیت اجتماعی در جامعه معرفی می‌کند.

خوانندگان، ورزشکاران، هنرمندان و چهره‌های محبوب نیز می‌توانند با حضور در برنامه، مشارکت در آیتم‌های مختلف و انتشار پیام‌های همدلی، تاثیرگذاری برنامه را دوچندان کنند. این همکاری برای آنها فرصتی است تا تصویر مثبت‌تری از خود در اذهان عمومی بسازند و در کنار آن، در یک حرکت انسانی و ارزشمند سهیم باشند.

شرکت‌ها و موسسات خدماتی نیز می‌توانند با حمایت مالی یا مشارکت در فعالیت‌های تبلیغاتی و فرهنگی، نه تنها در ارتقاء سطح فرهنگی جامعه نقشی موثر ایفا کنند، بلکه با جلب توجه مخاطبان، به افزایش رضایت و وفاداری مشتریان خود نیز دست یابند.

دکتر بقایی با اشاره به سودهای ملموس این مشارکت‌ها، خاطرنشان می‌کند که این حمایت‌ها به عنوان سرمایه‌گذاری در توسعه فرهنگی و اجتماعی کشور تلقی می‌شود که در بلندمدت باعث بهبود فضای کسب‌وکار و روابط انسانی خواهد شد. علاوه بر این، برندهای حامی در قالب برنامه دیده شده، در رسانه‌ها معرفی شده و به عنوان نمادهای همدلی و مسئولیت اجتماعی شناخته خواهند شد.

بقایی تاکید می کند، این دعوت فراتر از یک همکاری معمولی است؛ این فراخوانی است برای ساختن جامعه‌ای همدل‌تر، که در آن هر فرد، گروه یا نهاد می‌تواند نقش موثر و ماندگاری ایفا کند. «بیایید همدلی را عمل کنیم» برنامه‌ای است که با مشارکت همه ما، توانایی ایجاد تغییرات مثبت واقعی را دارد.

در پایان، دکتر بقایی تاکید می‌کند که همدلی یک راه‌حل نیست، بلکه آغاز یک مسیر است. مسیری که اگر به صورت عملی و پیوسته طی شود، می‌تواند به تغییرات مثبت گسترده در سطح فردی و اجتماعی منجر شود. این برنامه، فراخوانی است برای همه کسانی که باور دارند جهان امروز به همدلی بیشتر نیاز دارد.

#گفتگوی_رسانه_ای 

#حجت_بقایی 

#همدلی

#دکتر_حجت_بقایی

#تحقیق_و_توسعه 

#طرح

#ایده

#برنامه

#مشارکت_مردم

روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۴ ، ۱۷:۳۲

خانه مهر و تجربیات ۶ سال همکاری حجت بقایی با آن

(روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه)

برنامه «خانه مهر» شبکه باران، که از همان روزهای نخستین افتتاح تا سال ۱۴۰۳ که به طور ناپیوسته حدود شش سال همکاری داشتم، تجربه‌ای متفاوت و جذاب در عرصه رسانه محلی و ملی بود که با نگاه ویژه به فرهنگ، هنر و مسائل روز جامعه، توانست جایگاه خاصی در میان مخاطبان خود پیدا کند. به عنوان کسی که از ابتدای راه با برنامه در حوزه های فنی، تصویر، صدا و نور همکاری داشته و در زمینه تحقیق و توسعه نیز به عنوان مشاور خارج از اداره مشغولم، فرصتی دست داد تا از زاویه‌ای تخصصی‌تر و نزدیک‌تر به روند تولید و محتوای برنامه نگاه کنم و نکاتی را بازتاب دهم که شاید برای مخاطبان عادی و حتی همکاران هنرمندم کمتر قابل لمس باشد.
یکی از نقاط قوت «خانه مهر» تنوع موضوعات و فرمت برنامه بود که به طور هوشمندانه‌ای در کنار هم قرار گرفته و باعث شد برنامه نه تنها دارای یک محتوای ثابت و یکنواخت نباشد، بلکه پویایی و جذابیت خاصی هم داشته باشد. تنوع اجرا با تغییر هر روزه مجریان یک ویژگی خاص خانه مهر بود، بخش گفتگو با کارشناسان در استودیو، که موضوعات روانشناسی، آی‌تی، خانواده، مذهبی، بازیها، توصیه های پلیس، رسوم محلی، نوجوانان، پزشکی و موضوعات دیگر را پوشش می‌داد، یکی از ستون‌های اصلی برنامه بود. این بخش به دلیل حضور میهمانان متخصص و ارائه موضوعات روز و کاربردی، همواره مخاطب را به فکر و تعمق وامی‌داشت و یک فضای آموزشی و همدلانه ایجاد می‌کرد. تصویربرداری در این بخش به دلیل ماهیت استودیویی، به شکلی حرفه‌ای و متناسب با فضای گفتگو انجام می‌شد و از نظر فنی، همکاری میان تیم تصویر و کارگردانی بسیار هماهنگ و منسجم بود.
در کنار این بخش‌های تخصصی، برنامه در حوزه‌های هنری نیز قدم‌های خوبی برداشت. آموزش هنرهای دستی، باغبانی، نقاشی، خوشنویسی و همچنین آیتم‌های متنوع دیگر.
از طرف دیگر خانه مهر هر روز آموزش آشپزی و معرفی دیدنی‌های گیلان را داشت، که نقش مهمی در ایجاد حس محلی‌گرایی و ارتباط با فرهنگ منطقه داشتند. از لحاظ تصویربرداری، آیتم‌های خارج از استودیو مانند گیلان گردی و معرفی مکان‌های دیدنی چالش‌هایی داشتند که به واسطه تجهیزات و تیم حرفه‌ای، به خوبی پوشش داده می‌شد و کیفیت تصویری مناسبی ارائه می‌کرد. این بخش‌ها، به ویژه معرفی دیدنی‌های گیلان، توانستند ارتباط مستقیم و نزدیکی میان مخاطب و طبیعت و فرهنگ منطقه ایجاد کنند که یکی از نکات متمایزکننده برنامه بود.
آموزش آشپزی که هر روز و به صورت منظم و مستمر اجرا می‌شد، هم از نظر محتوایی و هم فنی یکی از مهم‌ترین بخش‌ها بود. این آیتم به دلیل استقبال زیاد مخاطبان، همواره با دقت و حساسیت ویژه‌ای تصویربرداری می‌شد و تلاش می‌شد به شکلی جذاب و کاربردی ارائه شود. همچنین پخش نماهنگ‌ها و موسیقی که خواننده ها گهگاه به صورت زنده در برنامه حضور داشتند، به فضای برنامه شور و نشاط خاصی می‌داد و به نوعی تنوع ریتمی در ساختار برنامه ایجاد می‌کرد.
معرفی کتاب به صورت هفتگی نیز حرکتی مثبت بود که به فرهنگ کتابخوانی در جامعه کمک می‌کرد و از نظر محتوایی ارزش افزوده خوبی برای مخاطبان داشت. این بخش نیز از کیفیت تصویربرداری و اجرا برخوردار بود و توانست جایگاه خود را حفظ کند.
با وجود تمامی نکات مثبت، چالش‌هایی نیز در روند تولید وجود داشت که به نوعی طبیعی به نظر می‌رسد. گاه ترکیب حجم بالای آیتم‌ها در طول روز باعث می‌شد که هماهنگی کامل بین بخش‌های مختلف برنامه دشوار شود و بعضاً در برخی موارد، یکنواختی یا عدم تعادل زمانی دیده شود. همچنین در برخی مواقع، محدودیت‌های فنی در شرایط تصویربرداری خارج از استودیو و استفاده از تجهیزات میدانی، توانایی تیم را در ارائه تصویر مطلوب محدود می‌کرد، اما این موضوع با خلاقیت تیم فنی تا حد زیادی جبران می‌شد.
به طور کلی، «خانه مهر» نمونه‌ای موفق از برنامه‌ای با ساختار چندوجهی و متنوع بود که توانست با توجه به شرایط محلی و امکانات موجود، طیف گسترده‌ای از موضوعات مورد علاقه مخاطبان را پوشش دهد و در عین حال با کیفیت مناسبی از نظر فنی و تصویربرداری ارائه شود. همکاری مستمر تیم فنی، تصویربرداران،عوامل و کارشناسان برنامه و نیز روحیه پژوهشگری و توسعه در پس‌زمینه، از دلایل اصلی موفقیت این برنامه به شمار می‌رود.
امیدوارم با توجه به این تجربیات و نقاط قوت و ضعف، مسیر توسعه و بهبود برنامه‌های مشابه در آینده هموارتر شود و بتوان از ظرفیت‌های فنی و محتوایی بیشتری بهره برد.
+حجت بقایی ۲۰تیرماه ۱۴۰۴
× روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۴ ، ۱۷:۲۴

همدلی را باید عمل کرد، برای گیلانی که زخمی شده، به پا خیزیم

(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)

گیلان زخمی‌ست. زخمی از جنگی که از دشمنی از دوردستها تحمیل شد، از بمبهایی که خانه ها را برد، از سکوتی که پس از ویرانی حاکم شد. اما گیلان، فقط زخمی نیست؛ ریشه‌دار است، مقاوم است، و همیشه با مردمش دوباره جوانه می‌زند. این‌بار اما، چشم‌ها به ماست. نه فقط به مسئولان، نه فقط به نهادها، که به ما؛ به مردمی که اگر بخواهند، می‌توانند معجزه‌ای از همدلی بسازند.

حالا وقت آن است که یک حرکت جمعی به راه بیفتد. حرکت برای جان‌های خسته، خانه‌های ویران و دل‌هایی که در غم از دست دادن عزیزانشان،سرمایه هایشان رها شده‌اند.حرکت برای کسانی که آینده شان مبهم و تاریک شده، و این حرکت باید از دل همین مردم، از خاک همین دیار برخیزد.

بیایید تور کنسرتی خیریه برای گیلان راه بیندازیم. از رشت تا تهران، از لاهیجان تا اصفهان. با هنرمندان بومی و ملی. با نوای گیلکی، با آوازهایی که از دل جنگل‌ها و باران‌ها آمده‌اند. تالارهای شهرها، سالن‌های دانشگاهها، فضاهای فرهنگی، همه می‌توانند میزبان این صدا باشند. با تبلیغاتی که مردم را دعوت کند برای کمک، برای بودن، برای ساختن. درآمد این کنسرت‌ها، مستقیم صرف کمک به آسیب‌دیدگان خواهد شد. می‌توان پلتفرم مالی شفاف راه انداخت، حساب رسمی گشوده، و گزارش عمومی داد تا اعتماد مردم حفظ شود.

در کنار آن، می‌توان یک رویداد ورزشی بزرگ در گیلان و استانهای همدل برگزار کرد. مسابقه فوتبال یا دوچرخه‌سواری، در مسیرهای زیبای جاده ساحلی یا دامنه‌های سرسبز. از شمال تا جنوب کشور ، با حضور ورزشکاران و چهره‌های محبوب گیلانی و ایرانیان همدل، با پخش زنده، با حمایت برندهایی که می‌خواهند کنار مردم باشند. اسپانسرهای محلی و ملی، قطعاً مایل خواهند بود در چنین پروژه‌ای شریک شوند. می‌توان لباس‌ها و تجهیزات امضاشده را به حراج گذاشت، بلیت فروخت، یا حتی حضور رایگان گذاشت و با کمپین اهدای کمک در کنار آن، مبالغی قابل توجه جمع کرد.

اما گیلان فقط موسیقی و ورزش نیست. گیلان، خانه‌ی هنر است.

نمایشگاه عکس می‌تواند برگزار شود؛ عکس‌هایی از دل حادثه، از زندگی‌های ترک‌خورده.

حراج صنایع دستی، چای و برنج محلی، پارچه و هنر دست زنان گیلانی، همه می‌توانند بخشی از یک حراج خیریه باشند.

کافه‌ها و رستوران‌های گیلانی در سراسر ایران ((که همیشه به گرمی شهره‌اند)) می‌توانند یک روز خاص در ماه را به نام کمک به هم‌استانی‌هایشان کنند. درصدی از درآمدشان را کنار بگذارند. فروشگاه‌های محلی می‌توانند کمپین "هر خرید، یک کمک" راه بیندازند.

در فضای مجازی، چالش‌های فرهنگی-اجتماعی می‌تواند راه بیفتد. مردم می‌توانند با لباس محلی، با زبان گیلکی، با روایت تجربه‌های شخصی‌شان، ویدیوهایی بسازند، خاطره بنویسند، و همزمان با اشتراک آن، مردم را به کمک دعوت کنند.

ما نیاز به طرحی منسجم، تیمی اجرایی و زمان‌بندی دقیق داریم. در دو ماه می‌توان بخش بزرگی از این پروژه را اجرا کرد. هفته اول، برای سازماندهی و اعلام فراخوان. هفته دوم، برای جذب هنرمندان و اسپانسرها. هفته سوم تا پنجم، برای تبلیغات و آماده‌سازی. و پس از آن، زمان اجراست.

گیلان را باید با هم بسازیم.

دل‌خوشی را باید با هم پس گرفت.

همدلی را، همین‌جا، همین‌حالا باید عمل کرد.

+ روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۰۴ ، ۱۶:۳۷

گفتگو با طراح و ایده‌پرداز برنامه تلویزیونی «بیایید همدلی را بسازیم» 
(اخبار مدیریت)

به گزارش خبرنگار ما ، با دکتر حجت بقایی؛ طراح و ایده‌پرداز برنامه تلویزیونی «بیایید همدلی را بسازیم» گفتگوی کوتاهی داشتیم که در این بخش تقدیم شما مخاطبین گرانقدر می شود :
اخبار مدیریت: سلام و ممنون که وقت گذاشتید تا درباره برنامه جدیدتان صحبت کنیم. لطفاً ابتدا کمی درباره ایده اصلی برنامه «بیایید همدلی را بسازیم» برایمان بگویید.
دکتر بقایی : خیلی خوشحالم که این فرصت را دارم. ایده اصلی برنامه از یک نیاز واقعی در جامعه ما شکل گرفت؛ نیاز به همدلی واقعی. ما امروز زیاد درباره همدلی صحبت می‌کنیم اما کمتر آن را در عمل می‌بینیم. شعار ما هم همین است: «از همدلی کمتر حرف بزنیم، و به آن عمل کنیم.» هدف ما این است که مخاطبان را نه فقط به شنیدن، بلکه به تجربه و عمل کردن نسبت به همدلی دعوت کنیم.
اخبار مدیریت: این خیلی جالب است. یعنی تمرکز برنامه بیشتر روی آموزش همدلی نیست، بلکه روی ایجاد تجربه واقعی آن است؟
دکتر بقایی: دقیقا. ما معتقدیم همدلی یک مهارت است که باید تمرین شود، نه فقط یک مفهوم نظری. در هر قسمت، موقعیت‌هایی را به تصویر می‌کشیم که افراد بتوانند در موقعیت دیگران قرار بگیرند، دردها و احساساتشان را بفهمند و پاسخ‌های همدلانه ارائه دهند. علاوه بر گفتگو با مهمانان مختلف، بخش‌هایی از برنامه به نمایش داستان‌های واقعی اختصاص دارد که همدلی در آنها نقش کلیدی داشته است.
اخبار مدیریت: چه کسانی بیشتر در این برنامه حضور دارند؟ فقط روانشناسان یا گروه‌های مختلف اجتماعی هم دعوت می‌شوند؟
دکتر بقایی: ما تلاش می‌کنیم طیف گسترده‌ای از افراد را دعوت کنیم؛ از روانشناسان و جامعه‌شناسان گرفته تا فعالان اجتماعی، معلمان، حتی کسانی که تجربه‌های زندگی تاثیرگذاری دارند. هدف این است که نشان دهیم همدلی محدود به یک حوزه خاص نیست و همه ما در هر جایگاهی می‌توانیم نقش ایفا کنیم.
اخبار مدیریت: چطور فکر می‌کنید این برنامه می‌تواند روی مخاطب تاثیر بگذارد؟
دکتر بقایی: امیدوارم که هر بیننده، پس از تماشای هر قسمت، نه فقط احساس بهتری نسبت به اطرافیانش پیدا کند، بلکه انگیزه و ابزار عملی برای ایجاد ارتباط بهتر و همدلانه‌تر در زندگی روزمره‌اش داشته باشد. ما معتقدیم تغییر از خود فرد شروع می‌شود و اگر این روند در جامعه گسترده شود، می‌تواند تاثیر عمیقی بر روابط انسانی و کیفیت زندگی ما داشته باشد.
اخبار مدیریت: در پایان، اگر بخواهید یک پیام کوتاه به مخاطبان برنامه بدهید، چه می‌گویید؟
دکتر بقایی: می‌گویم که همدلی چیزی فراتر از حرف زدن است؛ باید آن را بسازیم، تجربه کنیم و در رفتارهایمان جاری کنیم. بیایید با هم شروع کنیم و جهانمان را مهربان‌تر کنیم.
× گروه خبری اخبار مدیریت (خبرنگار ۱۳۹ )
+ روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۴ ، ۲۱:۰۴

نکاتی جذاب در مورد مجموعه برنامه «ایران سلامت» شبکه یک 

(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)

 امروز پنج شنبه۱۹تیر۱۴۰۴ بعد از هفته ها همکاریمان با برنامه ایران سلامت شبکه یک به اتمام رسید،برای تشکر از تیم همکاران این نوشته را منتشر می کنم:

مجموعه برنامه «ایران سلامت» از شبکه یک صدا و سیما یکی از برنامه‌های شاخص در حوزه سلامت و بهداشت عمومی است که با هدف افزایش آگاهی جامعه نسبت به موضوعات پزشکی، پیشگیری از بیماری‌ها و سبک زندگی سالم طراحی و پخش می‌شود. این برنامه در قالب مستندهای کوتاه، گفت‌وگوهای تخصصی، و آموزش‌های کاربردی تلاش می‌کند تا اطلاعات علمی و کاربردی را به زبان ساده و قابل فهم برای مخاطبان عام ارائه دهد.

«ایران سلامت» برنامه‌ای آموزشی و اطلاع‌رسانی است که محوریت آن ترویج سلامت فردی و اجتماعی است. این برنامه به موضوعاتی همچون پیشگیری از بیماری‌ها، تغذیه سالم، ورزش، سلامت روان، بهداشت محیط، و تازه‌های پزشکی می‌پردازد. هدف اصلی این برنامه ارتقای سطح دانش سلامت در جامعه و کمک به کاهش بار بیماری‌ها و مشکلات بهداشتی است.

من فکر می کنم:ایران سلامت ویژگی‌هایی دارد که آن را برای مخاطب جذاب و در ذهنش ماندگار می کند، از جمله این ویژگیها به موارد زیر می توان اشاره کرد:

_محتوای علمی و به‌روز: برنامه با حضور متخصصان حوزه پزشکی و سلامت سعی دارد جدیدترین یافته‌ها و توصیه‌های علمی را به مخاطبان منتقل کند.

_زبان ساده و قابل فهم: برای اینکه مخاطبان عام بتوانند مطالب را به راحتی درک کنند، از زبانی ساده، قابل فهم و بدون پیچیدگی‌های علمی استفاده می‌شود.

_تنوع موضوعات: از بیماری‌های شایع تا سلامت روان، تغذیه و ورزش، برنامه موضوعات متنوعی را پوشش می‌دهد.

_تعامل با مخاطبان: برخی قسمت‌های برنامه پاسخ به سوالات بینندگان و مشاوره‌های رایگان دارد که به افزایش تعامل و جذابیت برنامه کمک می‌کند.

_تاکید بر پیشگیری: تأکید اصلی برنامه بر پیشگیری و سبک زندگی سالم است تا مخاطبان بتوانند از بیماری‌ها دوری کنند.

به نظر بنده این برنامه نقاط قوت زیاد دارد از جمله :

_اعتبار علمی: استفاده از کارشناسان و پزشکان متخصص اعتبار علمی برنامه را بالا می‌برد و مخاطبان به اطلاعات ارائه شده اعتماد بیشتری دارند.

_دسترسی گسترده: پخش از شبکه یک سیما که پرمخاطب‌ترین شبکه تلویزیونی کشور است، امکان دسترسی بسیاری از اقشار جامعه را فراهم می‌کند.

_ترویج فرهنگ سلامت: در جامعه‌ای که مشکلات مربوط به سلامت و بیماری‌ها رو به افزایش است، برنامه نقش مهمی در آموزش عمومی دارد.

_فرمت جذاب: ترکیب مستندهای کوتاه، مصاحبه و پاسخگویی به سوالات باعث شده برنامه از یکنواختی خارج شده و جذابیت بیشتری داشته باشد.

با عرض پوزش از عوامل برنامه در اینجا چند نقطه ضعف برنامه را که به ذهنم می رسد جهت بهبود آن ذکر می کنم :

-محدودیت زمان: برنامه به دلیل محدودیت زمانی امکان پرداخت عمیق به برخی موضوعات مهم را ندارد.

-عدم بهره‌گیری از فناوری‌های نوین: استفاده کم از فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی و اپلیکیشن‌های تعاملی باعث شده که تعامل با نسل جوان کمتر باشد.

-ضعف در استمرار آموزش: برخی موضوعات نیازمند آموزش‌های پیوسته و طولانی‌مدت هستند که برنامه به صورت پراکنده به آنها می‌پردازد.

-عدم تنوع در قالب برنامه: تکرار فرمت مشابه ممکن است باعث کاهش جذابیت در بلندمدت شود.

(راهکارهای پیشنهادی برای بهبود برنامه ایران سلامت)

_افزایش بهره‌گیری از فضای دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی: راه‌اندازی کانال‌های اختصاصی در بله، سروش، ایتا، روبیکا، اینستاگرام، تلگرام، آپارات، یوتیوب و انواع بلاگها جهت انتشار کلیپ‌های آموزشی کوتاه، برگزاری لایو با متخصصان و پاسخگویی به سوالات مخاطبان

_توسعه قالب‌های برنامه: استفاده از قالب‌های متنوع‌تر مانند مستندهای میدانی، گزارش‌های تحقیقی، پویانمایی‌های آموزشی و مسابقات سلامت محور برای جذب بیشتر مخاطبان.

_افزایش مدت زمان برنامه و یا ساخت مجموعه‌های مکمل: برای پرداخت عمیق‌تر به موضوعات تخصصی، می‌توان برنامه‌های مکمل یا ویژه با مدت زمان طولانی‌تر تولید کرد.

_تعامل بیشتر با مخاطب: ایجاد بخش‌هایی در برنامه که مستقیماً به سوالات و مشکلات مخاطبان می‌پردازد و یا به شکل چالش‌های سلامت محور فعالیت می‌کند.

_استفاده از فناوری‌های نوین: استفاده از اپلیکیشن موبایل جهت آموزش و پایش سلامت، که مخاطب بتواند همزمان با برنامه، آموزش‌های بیشتری دریافت کند و سلامت خود را رصد کند.

_تمرکز بر سلامت روان: با توجه به اهمیت سلامت روان در جامعه امروز، بخش اختصاصی و پررنگ‌تری به این حوزه اختصاص یابد.

لازم به ذکر است: نویسنده گزارش دکتر بقایی حدود دو ماه اخیر را به عنوان تکنسین استودیو و تصویربردار۴ با مجموعه برنامه ایران سلامت همکاری داشتند. 

#ایران_سلامت

#شبکه_یک

#برنامه_علمی

#مستند_پزشکی

× روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۴ ، ۱۳:۲۲

من درد می شناسم، همدلی برایم خیلی مسخره است، در سکوت دنبال درمانم.
( دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه )

من درد را می‌شناسم، نه در حد شنیده‌ها یا قصه‌هایی که میان آدم‌ها دست‌به‌دست می‌شود، بلکه از نزدیک، از عمق جان، از روزهایی که گره در گلو داشتم و لبخند بر لب. درد برای من فقط یک تجربه نیست، بخشی از هویت من است. من با درد بزرگ شدم، با آن راه رفتم، درس خواندم، شکست خوردم، برخاستم، و هر بار بیشتر از قبل فهمیدم که درد فقط زخم نیست؛ یک پیام است، یک محرک، یک دعوت به تغییر.
همین درد بود که مرا هل داد سمت پژوهش، سمت توسعه. وقتی دیدم چقدر از رنج‌هایم ریشه در نبود راه‌حل، نبود فهم، و گاهی فقط نبود یک سؤال درست دارد، تصمیم گرفتم خودم آن پرسشگر باشم. تصمیم گرفتم به جای اینکه فقط قربانی مسئله باشم، بخشی از راه‌حل باشم. مشاور تحقیق و توسعه شدن، برای من شغل نبود، نوعی پاسخ دادن بود به آن همه بی‌پاسخی.
سال‌ها طول کشید تا بفهمم آن دردهایی که روزی از آن‌ها فرار می‌کردم، در واقع راه‌بلد من بودند. آن‌ها به من یاد دادند که تغییر از دل رنج آغاز می‌شود. امروز اگر به گفت‌وگویی دعوت شوم، اگر پای تحلیل طرحی بنشینم، یا همراه تیمی شوم که به دنبال پیشرفت است، این را خوب می‌دانم: من تنها با عقل و علم خود نیامده‌ام، من با زخمی آمده‌ام که حالا به زبان مشترک رشد و نوآوری بدل شده.
درد اگر درست دیده شود، چراغی‌ست. و من حالا، چراغ به دست، در مسیر تحقیق و توسعه قدم می‌زنم.
و این نشانه ای کوچک از روزهای پردردم ...
بدون چتر زیرباران، بی پناه در شبکه باران
( حجت بقایی )

درد که داری
و زبانت را به آن بسته‌ای
کسی نمی‌فهمد
و این درد، سنگینی‌اش
می‌شود شعری تلخ و بی‌صدا
که هیچ‌کدام از مدیران
هرگز نخواهند دید
هرگز نخواهند خواند
و من
همچنان در این سکوت سرد
آزاد ولی در بند
با دلی که فریاد می‌کشد
و هیچ‌کس نمی‌شنود
دلم را
در کوچه‌های بی‌نام رها کرده‌ام
جایی میان عبور آدم‌هایی
که فقط رد می‌شوند
نه نگاه می‌کنند
نه می‌مانند
سکوتم
از هر فریادی بلندتر است
اما کسی نمی‌شنود
که این صدا
از عمق استخوان‌های شکسته‌ام
برمی‌خیزد
دنیا
به تنم خراش انداخته
با دست‌هایی که وانمود می‌کنند
دست‌انداز نیستند
دستِ یاری‌اند
اینجا
لبخندها همه
پشت نقابند
کلمات
خنجرهایی‌هستند
با لبخندِ پوشالی
و همدلی
افسانه‌ایست که
در شعرهای قدیمی گم شده
برای تکه‌ای نان
آدم‌ها
پشتت را چنان خالی می‌کنند
زیرابت را چنان می زنند
که سایه‌ات هم جرأت نمی‌کند
دنبالت بیاید
و من
هنوز ایستاده‌ام
بی‌چتر
زیر بارانی
که اسمش زندگی‌ست
و در محلی که
اسمش شبکه باران است
---
حجت بقایی
---------
این شعرم را خیلی دوست دارم، ولی حیف که تلخ است، چه کنم از ۹۴ تا ۹۶ سخت ترین روزها را گذراندم ....

https://solhosazesh.blog.ir/1396/08/19/%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%DA%86%D8%AA%D8%B1-%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D8%A8%DB%8C-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86

+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۴ ، ۰۵:۰۳

سکوت پادگان رشت بوی خون می‌داد،
نقش پنهان پادگان انبار نفت رشت در تاریخ جنگ جهانی دوم از نگاه دکتر بقایی

 (دکتر حجت بقایی؛ پژوهشگر، مشاور تحقیق و توسعه)

در میان لایه‌های فراموش‌شده‌ تاریخ محلی ایران، گاهی صداهایی به گوش می‌رسد که نه از دل آرشیوها، بلکه از کوچه‌ها و حجره‌ها برمی‌خیزند. روایت‌هایی که رسمی نیستند، اما حقیقت دارند. یکی از این صداها مربوط به واقعه‌ای است که گفته می‌شود در شهریورماه ۱۳۲۰، هم‌زمان با اشغال ایران توسط متفقین، در حوالی پادگان انبار نفت رشت رخ داد؛ جایی که امروز کمتر کسی حتی به آن به عنوان نقطه‌ای تاریخی نگاه می‌کند، اما زمانی مرکز یک فاجعه خونین بوده است.
آن‌طور که از زبان سالمندان و پیرمردان بازار رشت، و برخی نظامیان بازنشسته شنیده‌ایم، در آن ایام که ارتش سر در گم و پراکنده بود، پادگان مذکور هدف حمله هوایی ارتش سرخ شوروی قرار گرفت. اما پیش از آن، چند نفر از درون پادگان – که هویتشان در ابهام است – درهای آسایشگاه‌ها را بسته بودند. درهای آهنی، قفل شدند و راه فرار سربازان جوان و بی‌خبر از همه‌جا، بسته شد. بمب‌ها که فرود آمدند، صدای انفجار فقط دیوار را نلرزاند؛ استخوان تاریخ را شکستند،
و گوشهایش را کر کردند.
براساس روایت‌های شفاهی، شمار کشته‌شدگان تا چهار هزار نفر نیز برآورد شده است. جنازه‌ها آن‌قدر زیاد بود، که سبزه‌میدان، میدان مرکزی رشت، تبدیل شده بود به یک گورستان موقت. 
گفته می‌شود نه برای تشییع، نه برای احترام، بلکه برای جمع‌آوری و دفن اضطراری، آن‌ها را به آنجا آوردند. 
و بعد؟ 
سکوت. خاک. فراموشی.
آنچه این واقعه را تلخ‌تر می‌کند، فقط مرگ دسته‌جمعی سربازان نیست، بلکه این است که اکثر آن‌ها از خانواده‌های روستایی، فقیر، رعیت‌زاده و بی‌نام‌ونشان بودند. هیچ‌کس نبود که برایشان در روزنامه‌ها آگهی ترحیم بزند یا عکسهایشان را در قاب‌های چوبی بالای دیوارها نصب کند. 
نه نامه‌ای از پادگان به خانه‌های کاه‌گلی‌شان رسید، نه سنگ قبری با نامی. آن‌ها، مرده‌هایی بودند که تاریخ رسمی ترجیح داد از کنارشان بگذرد.
به عنوان مشاور تحقیق و توسعه ، بارها گفته‌ام که تاریخ صرفاً آن چیزی نیست که در کتاب‌ها می‌خوانیم. گاهی تاریخ، آن چیزی‌ست که مردم در حافظه‌ی زنده خود حمل می‌کنند. گیلان، به ویژه رشت، مملو از چنین خاطرات خاموشی‌ست که هیچ‌گاه به رسمیت شناخته نشدند. 
این مسئله ما را با پرسش‌های جدی روبه‌رو می‌کند: چرا این فاجعه در اسناد نظامی یا آرشیوهای ملی ثبت نشده؟ آیا سانسور بوده یا بی‌تفاوتی تاریخی؟ و مهم‌تر از همه: آیا ما وظیفه نداریم این روایت‌ها را مستند، گردآوری و بازنویسی کنیم؟
حقیقت این است که آن پادگان دیگر نیست. اما زمین، خاطره را فراموش نمی‌کند. تاریخ، اگر هم صبر کند، هرگز نمی‌بخشد. امروز که بیش از ۸۰ سال از آن بمباران گذشته، شاید تنها راه بازگرداندن حرمت آن سربازان گمنام، ثبت این روایت است. 
این وظیفه ماست، نه فقط به‌عنوان پژوهشگر، که به‌عنوان انسان.
ما باید به سراغ کهنسالان برویم، صدای آن‌ها را ضبط کنیم، آن خاطرات پراکنده را به هم متصل کنیم، و در نهایت این تاریخ خاموش را از تاریکی بیرون بکشیم. این نه احیای گذشته، که نجات وجدان امروز ماست.
#رشت
#تاریخ_رشت
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۴ ، ۰۵:۰۲

واحد خبرکارگروه صلح و سازش// دکتر بقایی در صفحه شخصی خود مطلبی منتشر کزد که حاوی نکات جالب است ، دکتر بقایی در این مطلب نوشته است : 

از امروز ۱۶ تیر ماه ۱۴۰۴ طبق قولی که داده ام بعضی از طرحهایم را برای عموم منتشر می کنم،

شاید استفاده کنند :::

___________

دکتر بقایی چه کارهایی می‌تواند برای آنان که به او اعتماد می‌کنند انجام دهد؟

(در گفتگوی صمیمی با دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)

به گزارش اخبار مدیریت // اعتماد، گنجی است که به سختی به دست می‌آید و به آسانی از دست می‌رود. دکتر حجت بقایی به عنوان مشاور تحقیق و توسعه، در گفتگو با خبرنگار ما مطالبی را گفت را حاوی نکات جالبی است ، دکتر بقایی گفت: زمانی که افراد و سازمان‌ها به من اعتماد می‌کنند، مسئولیتی سنگین بر دوش من قرار می‌گیرد تا این اعتماد را پاس بدارم و به بهترین شکل ممکن آن را به ثمر برسانم. به عنوان یک مشاور تحقیق و توسعه که ارتباطات نسبتا گسترده‌ای در استان‌های مختلف از جمله مازندران، البرز، تهران، خراسان، آذربایجان، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، کرمان، شیراز، اصفهان، قم و سایر نقاط دارم، و به واسطه عضویت در شوراها و کارگروه‌های مردمی در زمینه ارتباطات عام فعالیت می‌کنم، وظایف متعددی بر عهده دارم که در ادامه به تفصیل به آنها می‌پردازم.
مراحل را برای راحتی مخاطبین با الف ،ب،ج و ... تفکیک می کنم:
الف/به صورت دقیق نیازها را تحلیل کرده و راهکارهای علمی و عملی ارائه دهم :
اولین و مهم‌ترین کاری که برای افرادی که به من اعتماد کرده‌اند انجام می‌دهم، تحلیل عمیق نیازها و چالش‌های آنهاست. با تکیه بر تجربه تحقیقاتی و ارتباط مستقیم با دانشگاه‌ها و نهادهای علمی، اطلاعات به‌روز و قابل اتکا را استخراج می‌کنم و راهکارهای مبتنی بر شواهد و دانش نوین را ارائه می‌دهم. این کار منجر به تصمیم‌گیری‌های علمی و دقیق‌تر می‌شود که می‌تواند نتایج مثبت و پایدار برای همه طرف‌ها به همراه داشته باشد.
ب/ایجاد و تقویت پل‌های ارتباطی بین دانشگاه، صنعت و جامعه:
یکی از نقاط قوت من، دسترسی به شبکه وسیعی از دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی در استان‌های مختلف است. این امکان به من اجازه می‌دهد تا ارتباط موثر و سازنده‌ای میان دانشگاه‌ها، صنایع و جامعه برقرار کنم. از طریق این ارتباطات، پروژه‌های تحقیقاتی کاربردی شکل می‌گیرد که پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه و صنعت باشد و همچنین فرصت‌های اشتغال و توسعه پایدار را فراهم کند.
پ/توسعه دانش و ارتقاء مهارت‌ها از طریق آموزش و ترویج علم:
با توجه به تجربه گسترده‌ام در برگزاری سمینارها، نمایشگاه‌ها، کارگاه‌های آموزشی و کنفرانس‌های خبری، تلاش می‌کنم که دانش و مهارت‌های نوین را به شکل جذاب و کاربردی به مخاطبان منتقل کنم. این فعالیت‌ها به مخاطبانم کمک می‌کند تا با آخرین یافته‌های علمی و تکنولوژیکی آشنا شوند و مهارت‌های خود را در زمینه‌های تخصصی ارتقاء دهند.
ج/تقویت ارتباطات رسانه‌ای و ایجاد موج‌های خبری موثر: به عنوان حجت بقایی که یک تکنسین فنی رسانه است و کسی که شناخت نسبی از سازوکار رسانه‌ها دارد، نقش مهمی در خبرسازی و ایجاد موج رسانه‌ای ایفا می‌کنم. با تولید محتوای جذاب و خبرسازی هدفمند، تلاش می‌کنم که پیام‌های مهم و موثر را به صورت گسترده و تاثیرگذار به جامعه منتقل کنم و از این طریق حمایت و همراهی بیشتری برای پروژه‌ها و ایده‌ها فراهم آورم.
د/مشاوره تخصصی و حمایت از تصمیم‌گیری‌های راهبردی:
با عضویت در شوراها و کارگروه‌های مردمی، و ارتباط و حمایت اساتید در رشته های مختلف، امکان مشارکت در تصمیم‌گیری‌های راهبردی و ارائه مشاوره تخصصی برای توسعه پایدار فراهم شده است. در این نقش، سعی می‌کنم که دیدگاه‌های علمی، تجربیات میدانی و تحلیل‌های دقیق را در اختیار تصمیم‌گیرندگان قرار دهم تا بهترین راه‌حل‌ها با توجه به شرایط بومی و ملی اتخاذ شود.
ن/حفظ شفافیت و پاسخگویی مستمر: یکی از اصول بنیادین من، شفافیت و پاسخگویی به مخاطبانی است که به من اعتماد کرده‌اند. تلاش می‌کنم همواره گزارش‌های دقیق و قابل فهم از روند پروژه‌ها، نتایج تحقیق‌ها و اقدامات انجام شده ارائه دهم تا شفافیت حفظ شده و اعتماد مخاطبان مستحکم‌تر شود.
م/پشتیبانی و همراهی مستمر در مسیر توسعه: اعتماد یک فرآیند پویاست که نیاز به نگهداری و تقویت دارد. از این رو، با ارائه خدمات مشاوره‌ای مستمر و به‌روزرسانی‌های علمی و خبری، همراهی مستمر با افراد و سازمان‌هایی که به من اعتماد کرده‌اند را حفظ می‌کنم تا در مسیر توسعه و پیشرفت آنها نقش موثری ایفا کنم.
در نهایت، آنچه من دکتر حجت بقایی می‌توانم برای کسانی که به من اعتماد می‌کنند انجام دهم، فراتر از ارائه مشاوره صرف است. من متعهد به ساختن ارتباطات پایدار، تولید دانش کاربردی، ایجاد فرصت‌های آموزشی، هدایت موج‌های رسانه‌ای مثبت و حمایت مستمر از توسعه پایدار هستم. این اقدامات، نتیجه اعتماد آنها را به بهترین شکل پاس می‌دارد و گامی موثر در پیشرفت علمی، اجتماعی و اقتصادی جامعه ما خواهد بود.
×گروه خبری اخبار مدیریت
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۰۴ ، ۲۳:۴۹